ماتیکان

متفاوت داستان بخون !

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سردار» ثبت شده است

 

وقتی سپاهیان خسته از راهی دراز به کنار رودخانه رسیدند، پیکری آویخته بر تکه سنگی در میانه رودخانه دیدند.او را از آب بیرون کشیدند. از دروازه مرگ بازگشته بود