درباره وبلاگ می نویسم... می نویسم از تو برای تو و دور از تو .... بدون هراس از خوانده شدن... بگذار همه بدانند... می نویسم برای تو... برای تویی که بودنت را... نه چشمانم میبیند... و نه گوش هایم می شنود... و نه دستانم لمس می کند... تنها با شعفی صادقانه ... با دلم احساست می کنم... !!!! مدیر وبلاگ : با تجربه - بی تجربه آرشیو وبلاگ نویسندگان آمار وبلاگ
دیگـر هـیـچ كـس بـرایـم ((او)) نـمـیشـود درد دارد ! وقتی من عاشقانه هایم را می نویسم و دیگران یاد عشقشان می افتند... اما تو ! بی خیال... شنبه 1 دی 1397 :: نویسنده : با تجربه - بی تجربه
امروز اول دی ماه 97 ، اولین روز زمستونی هست. هوا کمی سردتر از روزهای قبل شده، آسمون ابری هست و تازه نم نم بارون شده شده. در مجموع کل بخوام توصیفش کنم همه چی قشنگه. ماه پیش تصمیم گرفتم که آذر رو تلاش کنم برای نگه داشتنش و غرورمو به کل بزارم کنار، ولی فقط آذر، از دی بشم همون رویای قبلی، که بدون هیچ آدمی هم میتونه کاراشو ادامه بده، بدون کمک و نظر و راهنمایی هم میتونه راهش رو ادامه بده و روزاشو بگذرونه و موفق بشه. خبببب پس حالا که دی اومد و تلاش های منم در ظاهر نتیجه مثبتی نداشت، بهتر مثل دفه قبل خودمو از این درگیری رها کنم و اونی که براش لقب بهترین رو در نظر گرفتم رو با کلی آرزوی خوب و روزای خوب براش به خدا بسپارم. شاید یه روزی، یه جایی و یه اتفاقی ما رو دوباره در مقابل هم قرار داد، زمین گرد هست و آدم ها روش میچرخن. خلاصه اینم از پاییزی که گذشت، مهرش با بی مهری یه دوست شروع شد، آبانش با تلخی یه یار تموم شد و آذرش با تلاشی بدون حاصل. ولی راضی هستم به رضای خدا که هرچقدرم براش ناله کنم و غر بزنم میدونم تهش برام بهترین ها رو رقم میزنه، شاید من باید برای رسیدن به یه آرامش عمیق این روزای سخت رو بگذرونم، همیشه قبل آرامش یه وفان بزرگ هست. خدای مهربونم دوستت دارم و هزار مرتبه شکر میکنم که تو هم دوستم داری و سالمترین و بهترین زندگی رو برام رقم زدی. نوع مطلب : دلنوشته های من برای او، برچسب ها : لینک های مرتبط : |
||
برچسب ها
پیوندها
آخرین مطالب
|
||