درباره وبلاگ می نویسم... می نویسم از تو برای تو و دور از تو .... بدون هراس از خوانده شدن... بگذار همه بدانند... می نویسم برای تو... برای تویی که بودنت را... نه چشمانم میبیند... و نه گوش هایم می شنود... و نه دستانم لمس می کند... تنها با شعفی صادقانه ... با دلم احساست می کنم... !!!! مدیر وبلاگ : با تجربه - بی تجربه آرشیو وبلاگ نویسندگان آمار وبلاگ
دیگـر هـیـچ كـس بـرایـم ((او)) نـمـیشـود درد دارد ! وقتی من عاشقانه هایم را می نویسم و دیگران یاد عشقشان می افتند... اما تو ! بی خیال... چهارشنبه 15 مرداد 1399 :: نویسنده : با تجربه - بی تجربه
بعد از 3 سال و خورده ای درگیری و کش مکش و دعوا و آشتی و خنده و ... بالاخره گفت که میخواد تموم کنه. حالم خوب نیست، اونقدر اعصابم ضعیف شده که دیگه کشش ندارم . فک میگردم با جلسات مشاوره همه چی روبه بهبود بره، ولی بازم نشد برخلاف اینکه به تموم شدنش فکر نمیکردم این اتفاق افتاد. از خودم دلخورم . از اینکه گاشتم تا اینجا پیش بره و اینقدر روحی و جسمی به خودم آسیب زدم. خدایاعاجزانه ازت درخواست دارم که آرامش و صبر رو به دلم بیاری و بهم عزت نفس بدی که بتونم خودمو خوب کنم . خدایا ازت خواهش میکنم برام یه زندگی خوب یه ادم خوب بفرست. از بازیچه دست ادم ها بودن خسته شدم. لطفا حالم رو خوب کن بیشتر از هر وقتی بهت نیاز دارم. 15 مرداد 99 نوع مطلب : دلنوشته های من برای او، برچسب ها : لینک های مرتبط : |
||
برچسب ها
پیوندها
آخرین مطالب
|
||