درباره وبلاگ می نویسم... می نویسم از تو برای تو و دور از تو .... بدون هراس از خوانده شدن... بگذار همه بدانند... می نویسم برای تو... برای تویی که بودنت را... نه چشمانم میبیند... و نه گوش هایم می شنود... و نه دستانم لمس می کند... تنها با شعفی صادقانه ... با دلم احساست می کنم... !!!! مدیر وبلاگ : با تجربه - بی تجربه آرشیو وبلاگ نویسندگان آمار وبلاگ
دیگـر هـیـچ كـس بـرایـم ((او)) نـمـیشـود درد دارد ! وقتی من عاشقانه هایم را می نویسم و دیگران یاد عشقشان می افتند... اما تو ! بی خیال... دوشنبه 19 آذر 1397 :: نویسنده : با تجربه - بی تجربه
امروز 19 آذر ماه 52 روز گذشته که ندیدمت 23 روز گذشته که هیچ پیامی ندادی بهش فک کن، 52 روز دلتنگی، 23 روز تلاش یک طرفه بنظرم غم انگیزه دلگیره ... روزای پر انرژی به فکر خاطرات خوبم و روزهای بی انرژی دنبال پیدا کردن یه راه جدید... راسته که میگن هر چی بری سمتش ازت دورتر میشه بعضی وقتا که میبینم بعضی ها چقدر سریع آدم ها رو جایگزین هم میکنن دلم میگیره، اول از اینکه چقدر راحت آدم ها رو با شخص جدید عوض میکنن، دوم اینکه ، .... دوم چی بود، هن آشفته هست و یادم میره چی میخواستم بنویسم... کار اونا درسته یا کار من که 7 سال با یه بودن نصف و نیمه، یه تلاش یکطرفه، زندگیم رو گذروندم؟؟؟ شاید دل و قلبم مشکل داره واقعااااا!!!! خدا نمیدونم در برابرت چی بگم، به چیزی اصرار میکنم که غلط هست؟! صبر میخوام، صبوری میخوام، دل بزرگ میخوام... قبلا ها فکر میکردم 32 سالگی یه خونه دارم پر از عشق و محبت، بچه دارم اونم دوتا !!! یه همسر عاشق، یه زندگی رویایی و زبانزد همه!!! الان 32 سالم شده، به اکثر اهدافم رسیدم جزقسمت احساس و علاقه... ولی باید اعتراف کنم از تنهایی هراس دارم، اما این هاس هیچ وقت باعث نشد حاضر باشم خیلی از انتخاب ها رو داشته باشم... خدارو شکر میکنم، از زندگی راضیم ولی دلم یه عشق واقعی میخواد... خیلی واقعی که جبران تمام تلاش ها و احساس های یکطرفه این مدت رو برام بکنه... واقعا میاد؟ وقتی بیاد من انرژی دارم؟ الان چیکار کنم با 52 روز دلتگی، یعنی 6|1 یکسال رو دارم با دلتنگ میگذرونم.... نوع مطلب : دلنوشته های من برای او، برچسب ها : لینک های مرتبط : |
||
برچسب ها
پیوندها
آخرین مطالب
|
||