درباره وبلاگ می نویسم... می نویسم از تو برای تو و دور از تو .... بدون هراس از خوانده شدن... بگذار همه بدانند... می نویسم برای تو... برای تویی که بودنت را... نه چشمانم میبیند... و نه گوش هایم می شنود... و نه دستانم لمس می کند... تنها با شعفی صادقانه ... با دلم احساست می کنم... !!!! مدیر وبلاگ : با تجربه - بی تجربه آرشیو وبلاگ نویسندگان آمار وبلاگ
دیگـر هـیـچ كـس بـرایـم ((او)) نـمـیشـود درد دارد ! وقتی من عاشقانه هایم را می نویسم و دیگران یاد عشقشان می افتند... اما تو ! بی خیال... سه شنبه 24 بهمن 1391 :: نویسنده : با تجربه - بی تجربه
احساس میکنم حداقل گفتن دوستت دارم یکم آرومترم میکرد، یکم دلخوشترم میکرد، اما... اما حالا منع شدم از گفتن دوستت دارم، گیریم که نگم دوستت دارم، اما من که قلبا دوستت دارم، شاید لفظی دیگه نگم، اما قلبم پر هست از دوست داشتن تو!!! تو که نمیتونی بفهمی، یعنی راهی برای امتحان قلبم نیست، از یک چیزی هراس دارم، از فکرش هم هراس دارم، نمیدونم اگه اتفاق بیوفته چیکار میکنم... خدایا من دوستش دارم، تو میدونی که دوستش دارم. دیشب زل زدم به عکست، کلی باهات حرف زدم، کلی هم گریه کردم، بعد بوس ات کردم و خوابیدم، اما برخلاف همیشه به خوابم نیومدی!!! شاید نیت کردی که از خوابت هم منع بشم.... قلب من کوچیکه، کاش هوای قلبمو داشتی...
نوع مطلب : دلنوشته های من برای او، برچسب ها : لینک های مرتبط : |
||
برچسب ها
پیوندها
آخرین مطالب
|
||