درباره وبلاگ می نویسم... می نویسم از تو برای تو و دور از تو .... بدون هراس از خوانده شدن... بگذار همه بدانند... می نویسم برای تو... برای تویی که بودنت را... نه چشمانم میبیند... و نه گوش هایم می شنود... و نه دستانم لمس می کند... تنها با شعفی صادقانه ... با دلم احساست می کنم... !!!! مدیر وبلاگ : با تجربه - بی تجربه آرشیو وبلاگ نویسندگان آمار وبلاگ
دیگـر هـیـچ كـس بـرایـم ((او)) نـمـیشـود درد دارد ! وقتی من عاشقانه هایم را می نویسم و دیگران یاد عشقشان می افتند... اما تو ! بی خیال... یکشنبه 11 تیر 1391 :: نویسنده : با تجربه - بی تجربه
دیروز تا رسیدم خونه ، اینقدر خسته بودم که شام خورده نخورده ولو شدم و خوابم برد، لپ تاپ و روشن کرده بودم که بیام بنویسم، اما از خواب پریدم ساعت 1 بود و همه جا تاریک ، منم خاموشش کردم و دوباره خوابیدم، جالب بود که دیروز یک ایمیل واست زده بودم، تو که واب نمیدی، من خواب دیدم که جواب دادی، گفتی سایت من بد نیست، طرح سایت تو رو هم به دلخواه خودم عوض کنم!!! صبح بیدار شده بودم مثل منگ ها بودم، که خدایا من چیکار باید میکردم، چند دقیقه گذشت ، تازه فهمیدم خواب بودم و تو خواب دیدم!!! میدونی، نمیدونم چقدر بدی هام زیاد بوده که تو حتی جواب ایمیل هم نمیدی بهم؟! جالبه که وقتی من روی یک چیز فوکوس میکنی بدتر انگار انجام نمیشه. عین منم که الان تمام زندگیم شده فکر تووووووووووووووو نوع مطلب : دلنوشته های من برای او، برچسب ها : لینک های مرتبط : |
||
برچسب ها
پیوندها
آخرین مطالب
|
||