درباره وبلاگ می نویسم... می نویسم از تو برای تو و دور از تو .... بدون هراس از خوانده شدن... بگذار همه بدانند... می نویسم برای تو... برای تویی که بودنت را... نه چشمانم میبیند... و نه گوش هایم می شنود... و نه دستانم لمس می کند... تنها با شعفی صادقانه ... با دلم احساست می کنم... !!!! مدیر وبلاگ : با تجربه - بی تجربه آرشیو وبلاگ نویسندگان آمار وبلاگ
دیگـر هـیـچ كـس بـرایـم ((او)) نـمـیشـود درد دارد ! وقتی من عاشقانه هایم را می نویسم و دیگران یاد عشقشان می افتند... اما تو ! بی خیال... چهارشنبه 25 دی 1392 :: نویسنده : با تجربه - بی تجربه
کاش باهام آشتی و دوست بودی، میرفتیم مسافرت.
خودم که حال و حوصله ندارم، تو خونه هم که دعوام میکنن، دلم یه هوای تازه، چند روز استراحت میخواد. کاش میشد و میومدی و میرفتیم، حتی شده یک شب... راستی چون قول داده بودم هر کی پیشنهاد داد الکی نه نگم، یکی از دوستام یک نفر رو بهم معرفی کرد، منم گفتم باشه قبول آشنا بشیم، هه هه، دو روز بعدش گفت، ببین من شرمنده ام ولی پسره گفته یه دختره محجبه و مومن تر از تو میخواد چون خانواده اش تو این سبک نمی پسندن... وااااااااای ترکیدم از خنده، گفتم بیا اینم تلاش های مننننننننننننننننننننننن حالا باز واسه من شرط بزار و بگو سر یه هفته دامنت پر از پسر میشه
نوع مطلب : دلنوشته های من برای او، برچسب ها : لینک های مرتبط : |
||
برچسب ها
پیوندها
آخرین مطالب
|
||