درباره وبلاگ می نویسم... می نویسم از تو برای تو و دور از تو .... بدون هراس از خوانده شدن... بگذار همه بدانند... می نویسم برای تو... برای تویی که بودنت را... نه چشمانم میبیند... و نه گوش هایم می شنود... و نه دستانم لمس می کند... تنها با شعفی صادقانه ... با دلم احساست می کنم... !!!! مدیر وبلاگ : با تجربه - بی تجربه آرشیو وبلاگ نویسندگان آمار وبلاگ
دیگـر هـیـچ كـس بـرایـم ((او)) نـمـیشـود درد دارد ! وقتی من عاشقانه هایم را می نویسم و دیگران یاد عشقشان می افتند... اما تو ! بی خیال... پنجشنبه 26 دی 1392 :: نویسنده : با تجربه - بی تجربه
اون روز تو راه ابعلی اینو با صدای بلند میخونددددی، یاد صدات افتادم و مسخره بازی هات.... به خدا عاشقتم... سراغی از ما نگیری نپرسی که چه حالی ام. عیبی نداره می دونم باعث این جدایی ام. رفتم شاید که رفتنم فکرتو کمتر بکنه. نبودنم کنار تو حالتو بهتر بکنه. لج کردم با خودم آخه حس ات به من عالی نبود. احساس من فرق داشت با تو دوست داشتن خالی نبود... بازم دلم گرفته تو این نم نم بارون. چشام خیره به نور چراغه تو خیابون. خاطرات گذشته منو می کشه آروم. چه حالی دارم امشب به یاد تو زیر بارون. بازم دلم گرفته تو این نم نم بارون. چشام خیره به نور چراغه تو خیابون. خاطرات گذشته منو می کشه آروم. چه حالی داریم امشب به یاد تو من و بارون... نوع مطلب : دلنوشته های من برای او، برچسب ها : لینک های مرتبط : |
||
برچسب ها
پیوندها
آخرین مطالب
|
||