درباره وبلاگ می نویسم... می نویسم از تو برای تو و دور از تو .... بدون هراس از خوانده شدن... بگذار همه بدانند... می نویسم برای تو... برای تویی که بودنت را... نه چشمانم میبیند... و نه گوش هایم می شنود... و نه دستانم لمس می کند... تنها با شعفی صادقانه ... با دلم احساست می کنم... !!!! مدیر وبلاگ : با تجربه - بی تجربه آرشیو وبلاگ نویسندگان آمار وبلاگ
دیگـر هـیـچ كـس بـرایـم ((او)) نـمـیشـود درد دارد ! وقتی من عاشقانه هایم را می نویسم و دیگران یاد عشقشان می افتند... اما تو ! بی خیال... شنبه 5 بهمن 1392 :: نویسنده : با تجربه - بی تجربه
شب جمعه بهت پیام دادم ولی نتم قطع شد، تو هم گفتی خوابت میاد و برای همین شاید به چند پیام محدود و تموم شد. جمعه بهت پی ام دادم میشه امروز بحرفیم بجای دیشب، تو هم شروع کردی به پیام دادن. خوشحالم که جوابمو میدی انگار دور بودم ازت خیلی بهتر شدی، یعنی دوری و دوستی که میگن میشه این. ولی دوست داشتم میدیدمت، خیلی دارم سعی میکنم به خودم انرژی مثبت بدم ولی خیلی سخته گاهی خیلی دلم برات تنگ میشه ولی خب سعی کردم بیشتر هواسمو به کارم بدم که نخواد مزاحم تو بشم. دارن اذون ظهر میگن نمیدونم چرا تا حالا نتونستم از خدا به زور بخوامت، بگم باید بدی، نمیدونم... فقط بدون دور شدن از تو إره ای از احساسم به تو رو کم نمیکنه بهترین دوست من همیشه و همیشه عاشقتم و عاشقت میمونم...
نوع مطلب : دلنوشته های من برای او، برچسب ها : لینک های مرتبط : |
||
برچسب ها
پیوندها
آخرین مطالب
|
||