درباره وبلاگ می نویسم... می نویسم از تو برای تو و دور از تو .... بدون هراس از خوانده شدن... بگذار همه بدانند... می نویسم برای تو... برای تویی که بودنت را... نه چشمانم میبیند... و نه گوش هایم می شنود... و نه دستانم لمس می کند... تنها با شعفی صادقانه ... با دلم احساست می کنم... !!!! مدیر وبلاگ : با تجربه - بی تجربه آرشیو وبلاگ نویسندگان آمار وبلاگ
دیگـر هـیـچ كـس بـرایـم ((او)) نـمـیشـود درد دارد ! وقتی من عاشقانه هایم را می نویسم و دیگران یاد عشقشان می افتند... اما تو ! بی خیال... دوشنبه 5 اسفند 1392 :: نویسنده : با تجربه - بی تجربه
جواب تمام و تمام و تمام احساس من فقط یه سلام هست از طرف تو. واقعا چرا خودمو اینقدر دست کم میگیرم و کوچیک میکنم. عشق یعنی حقارت؟ عشق یعنی خورد شدن و نشنیدن؟ عشق یعنی عذاب کشیدن؟ خدایا کم آوردم، کم آوردم بیشتر از هر لحظه، چرا باید اینهمه سخت بگذره... مگه چندسال میخوام زندگی کنم که همش به ناراحتی هست. گاهی به خواهرم حسودیم میشه که با تمام سختی های توی زندگیش، دلش به این گرم که عشقش عاشقش هست و کنارشه... من فقط میخوام دوستم داشته باشه... وقتی ازش مینویسم تمام تنم داغ میشه، کاش یکم از احساس من توی وجود اون بود... سخت میگذره این روزا خیلی سخت...
نوع مطلب : دلنوشته های من برای او، برچسب ها : لینک های مرتبط : |
||
برچسب ها
پیوندها
آخرین مطالب
|
||