درباره وبلاگ


می نویسم...
می نویسم از تو برای تو و دور از تو ....
بدون هراس از خوانده شدن...
بگذار همه بدانند...

می نویسم برای تو...
برای تویی که بودنت را...
نه چشمانم میبیند...
و نه گوش هایم می شنود...
و نه دستانم لمس می کند...

تنها با شعفی صادقانه ...
با دلم احساست می کنم... !!!!

مدیر وبلاگ : با تجربه - بی تجربه
آمار وبلاگ
  • کل بازدید :
  • بازدید امروز :
  • بازدید دیروز :
  • بازدید این ماه :
  • بازدید ماه قبل :
  • تعداد نویسندگان :
  • تعداد کل پست ها :
  • آخرین بازدید :
  • آخرین بروز رسانی :
دیگـر هـیـچ كـس بـرایـم ((او)) نـمـیشـود
درد دارد ! وقتی من عاشقانه هایم را می نویسم و دیگران یاد عشقشان می افتند... اما تو ! بی خیال...
صفحه نخست             تماس با مدیر           پست الکترونیک               RSS                  ATOM
شنبه 12 تیر 1395 :: نویسنده : با تجربه - بی تجربه
دقیقا پنج شنبه هفته پیش از برخوردش به شدت ناراحت شدم
دیگه انگار لبریز شده باشم
زدم به سیم اخر و هرچی تو دهنم میومد رو گفتم
طبق معمول و کار همیشگی شروع کردن به بلاک کردنم توی تلگرام و اس ام اس و خط تلفنم
با گوشی خواهرمم هر چی ارسال کردم بلاک کرد
این دفعه انگار بهم برخورد کارش
باورم نمیشه از دوشنبه که از بلاک در اورد تا امروز که جمعه هست فقط امروز بهش پیام دادم
که البته اونم منتهی به این شد که محترمانه بهت میگم پیامی نده
خیلی راحت منو قضاوت میکنه و میگه با همه دعوا داری
واقعا یه دفعه هم با خودش فکر نمیکنه که چرا فلانی با من دعوا داره
عایا من باهاش به خوبی و درستی رفتار کردم و باهام دعوا اره یا نه اونو جری کردم که دعوا داره
امروز بهش گفتم مطمئن هستم که دیگه بهت پیامی نمیدم
دروغ گفتم، خودمم میدونم که همچین اتفاقی نمیوفته و من بازم بهش پیام میدم و بازم جوابی نمیده
نزدیک 5 سال شده
من در آستانه 30 سالگی و 5 سال از بهترین روزهای عمرم رو با ناراحتی و گریه سر کردم
نمیدونم چرا کرمم گرفت ای دی تلگرامش رو سرچ کردم، دیدم یه وبلاگ داره و داخلش به دخترایی که نظر دادن ای دیش رو داده گفته این تلگرامم هست
ناراحت شدم که من بتش کردم و فک کردم اون بهترین ادم روی زمین هست ولی....
ولی به چشم خودم مخ زدن هاشو دیدم، به چشم خودم نگاهش که دنبال دیگران رفته رو دیدم...
ولش کن غیبتش رو نکنم اصن
دلم ازش گرفته، امروزم بهم گفت دل خوشی ازت ندارم، نمیدونم چرا هی تکرار میکنه
واقعا بدترین حس دنیا هست یکی رو دوست داشه باشی و اون فقط بکوبه تو سرت و تردت کنه
نمیدونم حکمتت چیه خدا، ولی من دیگه بریدم، خودت یه نگاهی به زندگیم بنداز، جداقل هر جوری که میدونی ارومم کن
دقیقا از 23 سالگی هر روز فقط با خیلی برخوردا عصبی تر  شدم
خودت به قلبم و زندگیم ارامش بده




نوع مطلب : دلنوشته های من برای او، 
برچسب ها :
لینک های مرتبط :


نظرات پس از تایید نشان داده خواهند شد.


 
   
   
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Website Traffic | Buy Targeted Website Traffic