درباره وبلاگ می نویسم... می نویسم از تو برای تو و دور از تو .... بدون هراس از خوانده شدن... بگذار همه بدانند... می نویسم برای تو... برای تویی که بودنت را... نه چشمانم میبیند... و نه گوش هایم می شنود... و نه دستانم لمس می کند... تنها با شعفی صادقانه ... با دلم احساست می کنم... !!!! مدیر وبلاگ : با تجربه - بی تجربه آرشیو وبلاگ نویسندگان آمار وبلاگ
دیگـر هـیـچ كـس بـرایـم ((او)) نـمـیشـود درد دارد ! وقتی من عاشقانه هایم را می نویسم و دیگران یاد عشقشان می افتند... اما تو ! بی خیال... شنبه 23 تیر 1397 :: نویسنده : با تجربه - بی تجربه
سلام خدای خوبم باز من کارم گیر شده و اومدم سراغ تو خدا جونم بیا این دفه یه حالی بهم بده و یه کاری کن اتفاقای خوب بیوفته تو که از صبرم خبر داریم پس یه کاری کن کوتاه مدت خودش مث چی پشیمون بشه با اینکه تمام کارهای بدش رو دیدم ولی بازم دلم میخواد بهم زنگ بزنه و حالم رو بپرسه با اینکه بهم ثابت کرده که رابطه ما حدودش مشخصه دلم ازش گرفته، چرا وقتی میدونه من میبینم اینکارا رو میکنه دیگه اعصاب ندارم بخدا مثل وحشی ها شدم خودتتتتتتتتتت اینبار تو رو خدا منو دریاب یه اتفاق خوب برام رقم بزن هر چی که خودت میدونی ولی خوب باشه اونقدر خوب که تمام این غم ها ازم دور بشه
نوع مطلب : دلنوشته های من برای او، برچسب ها : لینک های مرتبط : |
||
برچسب ها
پیوندها
آخرین مطالب
|
||