درباره وبلاگ می نویسم... می نویسم از تو برای تو و دور از تو .... بدون هراس از خوانده شدن... بگذار همه بدانند... می نویسم برای تو... برای تویی که بودنت را... نه چشمانم میبیند... و نه گوش هایم می شنود... و نه دستانم لمس می کند... تنها با شعفی صادقانه ... با دلم احساست می کنم... !!!! مدیر وبلاگ : با تجربه - بی تجربه آرشیو وبلاگ نویسندگان آمار وبلاگ
دیگـر هـیـچ كـس بـرایـم ((او)) نـمـیشـود درد دارد ! وقتی من عاشقانه هایم را می نویسم و دیگران یاد عشقشان می افتند... اما تو ! بی خیال... دوشنبه 23 مهر 1397 :: نویسنده : با تجربه - بی تجربه
شاید برام خیلی عجیب بود که با اونجور تموم شدن و جواب ندادنش، یه روزی دوباره جوابمو بده... اما روزی که دیدم توی واتساپ پیام داده، خیلی متعجب شدم شاید باید ایمان میاوردم که باید رها کرد، گذشت تا هراونچه که باید رقم بخوره درست به موقع برگشت وقتی که نیاز داشتم به حضور یه مرد واقعی الان برگشته و هست و کما بیش با هم در ارتباطیم و بیرون میریم و ..... چند شب پیش باهاش حرف زدم که ببینم کجای زندگیشم، راستش برام سخته که بخوام وابسته بشم و دوباره اونجوری همه چی تموم بشه گفت نمیدونم چقدر دوستت دارم عجیبه هاااا، نمیدونه که چقدر دوستم داره... وقتی حرف میزد حس میکردم چقدر توی مدت این چند سال اشتباه داشتم اشتباهاتی که برای دیگرانم تکرار کرده بودم اشتباهاتی که جزیی از خلق و خوم شده... اما راستش من هنوزم دوستت دارم شاید کمتر از پیش ولی دوستت دارم احساس میکنم با گذر زمان دوباره میتونم عاشقت بشم فقط دلم نمیخواد اشتباهات گذشته تکرار بشه و دوباره بشکنم خواهش میکنم اگر هستی خوب باش. بعد از 7 سال اشنایی شاید الان دیگه وقت ارامش ما شده باشه ، از خدا میخوام برامون بهترین ها رو رقم بزنه.... دوستت دارم بهترین دوست دوستت دارم خدای پر حوصله و بهشنده من 23 مهر 97
نوع مطلب : دلنوشته های من برای او، برچسب ها : لینک های مرتبط : |
||
برچسب ها
پیوندها
آخرین مطالب
|
||