درباره وبلاگ می نویسم... می نویسم از تو برای تو و دور از تو .... بدون هراس از خوانده شدن... بگذار همه بدانند... می نویسم برای تو... برای تویی که بودنت را... نه چشمانم میبیند... و نه گوش هایم می شنود... و نه دستانم لمس می کند... تنها با شعفی صادقانه ... با دلم احساست می کنم... !!!! مدیر وبلاگ : با تجربه - بی تجربه آرشیو وبلاگ نویسندگان آمار وبلاگ
دیگـر هـیـچ كـس بـرایـم ((او)) نـمـیشـود درد دارد ! وقتی من عاشقانه هایم را می نویسم و دیگران یاد عشقشان می افتند... اما تو ! بی خیال... دوشنبه 21 آبان 1397 :: نویسنده : با تجربه - بی تجربه
امروز 21 آبان 97 هوا بارونی و منم مثل همیشه پشت میز کارم نشستم و یه آهنگ روشنه و به جای کار فکرم اومده پیش تو.... کاش باهام بودی، این هوا هوای عاشقانه هاس نه هوای تنهایی، اگه بودی و روزم رو با صدای تو شروع میکردم چه خوب میشد... وقتی برگشتی احساس کردم خدا دوستم داره و صدای خواستنم رو این چند سال شنیده و حالا جواب دعاهام رو داده... اما حالا، حالا که دوباره رفتی و من شبها با فکر و ناراحتی میخوابم و روزامو با فکر نبودن تو شروع میکنم... کاش اوندر قدرت داشتم که میتونستم کارای خدا رو درک کنم، انگار واقعنی باورش نمیشه من در آستانه 32 سالگی دیگه نیاز به یه آرامش دارم نه استرس نبودن و ندیدن و .... خدایا هوا بارونی و دلتنگ ها بیشتر از هر وقت نمود میکنه، خودت صدامو بشنو و بهم آرامش بده هیچ وقت ازت به زور چیزی رو نخواستم ، حتی بهترین دوست که بخاطرش 7 سال از قشنگترین روزهای زندگیم رو به سختی و غصه گذروندم... ولی الان ازت زوری میخوام، من به زور ازت آرامش قلبم رو میخوام، اما نوعش با خودت که چجوری ارومش کنی، فط ازت آرامش میخوااااام... چقدر خوبه که اینجا هست و می نویسم و از بار غصه و ناراحتیم کم میکنم.... خدایا خودت هوامو داشته باش توی این روزهای سخت و کم انرژی بودنم....
نوع مطلب : دلنوشته های من برای او، برچسب ها : لینک های مرتبط : |
||
برچسب ها
پیوندها
آخرین مطالب
|
||