درباره وبلاگ می نویسم... می نویسم از تو برای تو و دور از تو .... بدون هراس از خوانده شدن... بگذار همه بدانند... می نویسم برای تو... برای تویی که بودنت را... نه چشمانم میبیند... و نه گوش هایم می شنود... و نه دستانم لمس می کند... تنها با شعفی صادقانه ... با دلم احساست می کنم... !!!! مدیر وبلاگ : با تجربه - بی تجربه آرشیو وبلاگ نویسندگان آمار وبلاگ
دیگـر هـیـچ كـس بـرایـم ((او)) نـمـیشـود درد دارد ! وقتی من عاشقانه هایم را می نویسم و دیگران یاد عشقشان می افتند... اما تو ! بی خیال... جمعه 23 تیر 1391 :: نویسنده : با تجربه - بی تجربه
نمی دونم دوباره چی شده که وقتی به بهترین دوست گفتم کی بیام پیشت گفت هیچ وقت!!!! اونکه چند شب پیش یک چیز دیگه میگفت، آخه چی شد که باز نظرش عوض شد، ای خدا توام ما رو گرفتی هااااااا، نمی دونم چی بگم، چراشو هم که میگه عذاب وجدان گرفتم، آخه من که به میل خودم میرم پیشش، چرا میگه عذاب وجدان گرفته، من که نه ناراحت شدم، نه حرف بدی زدم، حالا دوباره چی شده خدا میدونه... خدایا کاشکی من یک لحظه میتونستم برم تو فکرش و ببینم اون تو چی میگذره که بعضی وقتا اینقدر بد اخلاق، بعضی وقتا معمولی و ندرتا هم مهربون میشه!!! شاید، اس ام اس های خودم کارو خراب کرد که گفتم آرومترین جای دنیا بغلت بوده!!! معمولا وقتی یک چیزو بگم میخوام یا خوبه، میگه نه!!! خــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدا من دوستش دارم، از عمق وجودم دوستش دارم نوع مطلب : دلنوشته های من برای او، برچسب ها : لینک های مرتبط : |
||
برچسب ها
پیوندها
آخرین مطالب
|
||