درباره وبلاگ می نویسم... می نویسم از تو برای تو و دور از تو .... بدون هراس از خوانده شدن... بگذار همه بدانند... می نویسم برای تو... برای تویی که بودنت را... نه چشمانم میبیند... و نه گوش هایم می شنود... و نه دستانم لمس می کند... تنها با شعفی صادقانه ... با دلم احساست می کنم... !!!! مدیر وبلاگ : با تجربه - بی تجربه آرشیو وبلاگ نویسندگان آمار وبلاگ
دیگـر هـیـچ كـس بـرایـم ((او)) نـمـیشـود درد دارد ! وقتی من عاشقانه هایم را می نویسم و دیگران یاد عشقشان می افتند... اما تو ! بی خیال... جمعه 6 مرداد 1391 :: نویسنده : با تجربه - بی تجربه
سلام به دل گرفته ام، دلم میخواد فقط بنویسه، از چی و از کجا نمیدونم... بعضی از اتفاقات آدم رو دلگیر میکنه، نه از افتادن اون اتفاق، از یادآوری خیلی چیزا،آخ خدا جونم، نمیدونم بریدم، نمیدونم کم آوردم، نمیدونم چم شده، فقط دلم گرفته... چی میشد دلم هر چی میخواست میتونستم واسش فراهم کنم. ساعت 3 صبح هست، خوابم که نمیبره هیچ، اینقدر فکر میاد توی مغزم که کلافه ام میکنه!!! ای کاش دنیا واسه ی همه دار مکافات بود، ای کاش میشد به چشم دید و لمس کرد... نمیدونم قاطی کردم یا آمپر چسبوندم، یا از دلم هست که اینجور شدم. خیلی فشار روم هست، فقط از خودت توان میخوام، تو میدونی من چی میگم، چه کمکی میخوام، پس خودت فریاد رسم باش خدای بزرگـــــــــــــــــــــــــــــــــــ من دلگیرم از این شهر سرد، این کوچه های بی عبور... آخر یک شب این گریه ها سوی چشم هام رو میبره.... نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : |
||
برچسب ها
پیوندها
آخرین مطالب
|
||