درباره وبلاگ می نویسم... می نویسم از تو برای تو و دور از تو .... بدون هراس از خوانده شدن... بگذار همه بدانند... می نویسم برای تو... برای تویی که بودنت را... نه چشمانم میبیند... و نه گوش هایم می شنود... و نه دستانم لمس می کند... تنها با شعفی صادقانه ... با دلم احساست می کنم... !!!! مدیر وبلاگ : با تجربه - بی تجربه آرشیو وبلاگ نویسندگان آمار وبلاگ
دیگـر هـیـچ كـس بـرایـم ((او)) نـمـیشـود درد دارد ! وقتی من عاشقانه هایم را می نویسم و دیگران یاد عشقشان می افتند... اما تو ! بی خیال... پنجشنبه 23 شهریور 1391 :: نویسنده : با تجربه - بی تجربه
دیشب با بهترین دوست داشتیم اس ام اس به هم میدادیم، که بهم گفت ما خیلی وقت پیش باید تمومش میکردیم، چیکار کنم که تموم بشه و تو اذیت نشی... انگار دوباره آسمون و زمین روی سرم خراب شد، دوباره دلم گرفت، گفتم هر کاری بکنب من ناراحت میشم، گفت من از کسی که بهم وابسته بشه بیشتر بدم میاد و ... گفتم مگه تو میخوای با کسی دوست بشی و من مزاحمم؟ گفت چند ماه پیش میخواستم دوست بشم اما تو تمومش نکردی، اگه الان تموم کنی شاید به اون شخص زنگ بزنم... وای چقدر شنیدن این حرف ها واسم سخته، چقدر تموم کردن واسم سخته، ... کلافه ام، صبح بهش اس ام اس دادم که من میام پیشت و رفتم، میدونم اشتباه بود رفتنم اما رفتم، خودم نمیدونم دارم با زندگیم چیکار میکنم، انگاری که خدا منو به حال خودم گذاشته باشه اونجوری شدم ... نوع مطلب : دلنوشته های من برای او، برچسب ها : لینک های مرتبط : |
||
برچسب ها
پیوندها
آخرین مطالب
|
||