درباره وبلاگ


می نویسم...
می نویسم از تو برای تو و دور از تو ....
بدون هراس از خوانده شدن...
بگذار همه بدانند...

می نویسم برای تو...
برای تویی که بودنت را...
نه چشمانم میبیند...
و نه گوش هایم می شنود...
و نه دستانم لمس می کند...

تنها با شعفی صادقانه ...
با دلم احساست می کنم... !!!!

مدیر وبلاگ : با تجربه - بی تجربه
آمار وبلاگ
  • کل بازدید :
  • بازدید امروز :
  • بازدید دیروز :
  • بازدید این ماه :
  • بازدید ماه قبل :
  • تعداد نویسندگان :
  • تعداد کل پست ها :
  • آخرین بازدید :
  • آخرین بروز رسانی :
دیگـر هـیـچ كـس بـرایـم ((او)) نـمـیشـود
درد دارد ! وقتی من عاشقانه هایم را می نویسم و دیگران یاد عشقشان می افتند... اما تو ! بی خیال...
صفحه نخست             تماس با مدیر           پست الکترونیک               RSS                  ATOM
اون روز تو راه ابعلی اینو با صدای بلند میخونددددی، یاد صدات افتادم و مسخره بازی هات....
به خدا عاشقتم...

سراغی از ما نگیری نپرسی که چه حالی ام.

عیبی نداره می دونم باعث این جدایی ام.

رفتم شاید که رفتنم فکرتو کمتر بکنه.

نبودنم کنار تو حالتو بهتر بکنه.

لج کردم با خودم آخه حس ات به من عالی نبود.

احساس من فرق داشت با تو دوست داشتن خالی نبود...

بازم دلم گرفته تو این نم نم بارون.

چشام خیره به نور چراغه تو خیابون.

خاطرات گذشته منو می کشه آروم.

چه حالی دارم امشب به یاد تو زیر بارون.

بازم دلم گرفته تو این نم نم بارون.

چشام خیره به نور چراغه تو خیابون.

خاطرات گذشته منو می کشه آروم.

چه حالی داریم امشب به یاد تو من و بارون...





نوع مطلب : دلنوشته های من برای او، 
برچسب ها :
لینک های مرتبط :


کاش باهام آشتی و دوست بودی، میرفتیم مسافرت.

خودم که حال و حوصله ندارم، تو خونه هم که دعوام میکنن، دلم یه هوای تازه، چند روز استراحت میخواد.
کاش میشد و میومدی و میرفتیم، حتی شده یک شب...

راستی چون قول داده بودم هر کی پیشنهاد داد الکی نه نگم، یکی از دوستام یک نفر رو بهم معرفی کرد، منم گفتم باشه قبول آشنا بشیم، هه هه، دو روز بعدش گفت، ببین من شرمنده ام ولی پسره گفته یه دختره محجبه و مومن تر از تو میخواد چون خانواده اش تو این سبک نمی پسندن...

وااااااااای ترکیدم از خنده، گفتم بیا اینم تلاش های مننننننننننننننننننننننن

حالا باز واسه من شرط بزار و بگو سر یه هفته دامنت پر از پسر میشه 




نوع مطلب : دلنوشته های من برای او، 
برچسب ها :
لینک های مرتبط :


سه شنبه 24 دی 1392 :: نویسنده : با تجربه - بی تجربه
امشب بدجور هواتو کردم.
آخ که چقدر دلم میخواست مثل یکی از شب های خوبی که داشتیم الان بهت اس ام اس میدادم میگفتم که میخوامت، هوس ت رو کردم و تو هم پایه میشدی و با اس ام اس و حرفای عالیت ...

آخ که بهترین دوست نمیدونی امشب چقدررررررررررررررر دلم و تنم تو رو میخواد...




نوع مطلب : دلنوشته های من برای او، 
برچسب ها :
لینک های مرتبط :


سه شنبه 24 دی 1392 :: نویسنده : با تجربه - بی تجربه

ﻫﻤﻪ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ ﻫﻮﺱ ﺑﺪ ﺍﺳﺖ!
ﻭﻟﯽ ﻣﻦ ﻫﻮﺱ ﻫﺎﯾﻢ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ
ﻫﻮﺱ ﺑﺎ ﺗﻮ ﺑﻮﺩﻥ
ﻫﻮﺱ ﻏﺮﻕ ﺷﺪﻥ ﺩﺭ ﺁﻏﻮﺵ ﺗﻮ
ﻫﻮﺱ ﺑﻮﺳﯿﺪﻥ ﻟﺐ ﻫﺎﯼ ﺗﻮ
ﻫﻮﺱ ﻋﻄﺮ ﺗﻦ ﺗﻮ
ﻣﻦ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﻫﻮﺱ ﺫﺭﻩ ﺍﯼ ﻫﻢ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﮔﻨﺎﻩ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﻢ!
ﺑﺮﺍﯾﻢ ﻣﻬﻢ ﻧﯿﺴﺖ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﭼﻪ ﻓﮑﺮﯼ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ؛
ﺩﯾﮕﺮ ﭼﻪ ﻓﺮﻗﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ!
ﻣﻦ ﻋﺎﺷﻖ ﺗﻮﺍﻡ
عاشق هوس با تو بودن..!




نوع مطلب : متن های زیبا، 
برچسب ها :
لینک های مرتبط :



بـگـو ایـن سـتـارگـان عـشـوه گـر تـا ابـد چـشـمـک بـزنـنـد …
مـَن…
رویـم را بـرنمـی گـردانـَم . .
حـتـی اگـر تـا ابـد نـگـاهـم نـکـنـی …
مــعـشـوق بـی نـظـیـر قـصـه هـا من …






نوع مطلب : متن های زیبا، 
برچسب ها :
لینک های مرتبط :


یکشنبه 22 دی 1392 :: نویسنده : با تجربه - بی تجربه
دیروز رفتم پیشش، با توجه به اینکه کلی گفت کارهات مثل مزاحم ها میمونه و اذیتم میکنه و ....، بازم روی پروییم رو سفت کردمو رفتم.
واقعا از دیدنش خوشحال میشم.
اما اون حس منو درک نمیکنه.
با کمال وقاهت بهش گفتم چرا با من ازدواج نمیکنی، گفت منو تو با هم اختلاف دارریم.
امکان نداره بتونیم با هم زندگی کنیم.
خلاصه که گفت نه دوست نه ازدواج، برو به زندگیت برس، هر وقت ازدواج کردی، بهم خبر خوشحالی دادی، اونوقت باهات دوستم و حرف میزنیم.
الانم که دارم مینویسم حالم سنگین میشه.
چطوری دلش میاد این حرفو بزنه
در مورد من چی فک میکنه که ازدواج کنم اونم الان به این سرعت....

خدایا شکرت، این چه کارهایی هست که با دلم میکنی، من واسه بهترین دوست، واسه بودن و موندن و دیدنش خیلی چیزا از وجودمو دادم، اما ...

خیلی راحت فراموش میکنه
یا بهتره بگم فراموش کرده
چطوری میتونه به من بگه برو با یکی دیگه در ثورتی که 10 روز هم از آخرین ارتباط ما نمیگذره...
من همه ی روزها رو مرور میکنم برای غرق شدن توی اون
اما اون سعی میکنه فراموش بشه

میخوام یه مدت بهش اس و زنگ نزنم، شاید دلش واسم تنگ بشه
البته بعید میدونم
اینقدر گند زدم که راهی برای جبرانش نیست...

خدایا تو که همه کاری از دستت برمیاد بهم بدش
نمیخوام با کسی دیگه باشم و به بهترین دوست فک کنم.

یکم منو دریاب خدای مهربون، من ازت دور میشم ولی تو ببخش و هوامو داشته باش.






نوع مطلب : دلنوشته های من برای او، 
برچسب ها :
لینک های مرتبط :




( کل صفحات : 3 )    1   2   3   
 
   
   
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Website Traffic | Buy Targeted Website Traffic