شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات
از کجا معلوم امروز شنبه است؟...
 

چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395
ن : فؤاد سیاهکالی نظرات

مسئله فلسفی غرق شدن منِ دیگرم در شن روان

کلمات کلیدی : جهان موازی , فلسفه , فیزیک ,


فرض كنیم تو مى دانى، به طریقى مى دانى - فرض كن از طریق كشفى آنی - كه منِ معادلت در جهانى موازى، دارد غرق مى شود. مثلاً در شن روان. یا هر چیز دیگر. و مى خواهى نجاتش دهى. نه فقط این كه بخواهى، نه. آدم "نمى خواهد" خودش را از شن روان نجات دهد، آدم "تقلّا مى كند"، "دست و پا مى زند"، "جان مى كند" تا خود را از شن روان بكشد بیرون. آن منِ دیگر هم، خود توست. خود خود توست، و تو از غرق شدنش در شن روان مطّلعى، و تقلّا مى كنى كه نجاتش دهى، كه "خود" را نجات دهى.

اما مشكل این جاست. این كه تقلّاهاى تو، همه محكوم به بى ثمرى است. میان منِ تو و منِ دیگر تو، فاصله اى به وسعت بى كرانگى است. قوانین كیهان به موجب ذات خود، هر گونه ارتباطى میان تو و خودت را نه تنها منع مى كند، بلكه خودمتناقض مى شمارد. یعنى از لحاظ فیزیكى و فلسفى، "ممتنع" است كه بتوانى به این خود دیگرت، به جان خارج از بدنت كمك كنى.

پس مسئله این گونه است: تو این جا نشسته اى و چیز مى نویسى، در حالى كه توى دیگرت در جهانى به كلّى متفاوت دارد غرق مى شود، و تو هیچ راهى ندارى كه به او كمكى كنى، ولى آگاهى از این امر ذرّه اى از احساس مسئولیت جانكاهت کم نمی کند. و مثلاً براى تسكین این طوفان ویرانگر درونی، شروع مى كنى به نوشتن این متن.



شنبه 29 شهریور 1393
ن : فؤاد سیاهکالی نظرات

طیّ السماوات

کلمات کلیدی : علم , عرفان , فیزیک , نجوم , طی الارض ,


فیزیكدان ها مى گویند: حركت با سرعتى بیش از سرعت نور امكان ندارد.
فاصله ى بین ستاره ها و كهكشان ها، گاه به چند هزار یا چند میلیون یا حتى میلیارد سال نورى مى رسد.
یعنى اگر تكنولوژى به جایى برسد كه بتواند سفینه اى با سرعت نور بسازد، باز هم دو و نیم میلیون سال طول مى كشد تا فقط بتواند كهكشان آندرومدا (نزدیك ترین كهكشان به ما) را كشف كند.

اما چند شب پیش داشتم فكر مى كردم كه چه بسا عُرَفا بتوانند همانند "طىّ الارض"، "طىّ السّماوات" هم بكنند؟ یعنى در چند ثانیه، فواصل كیهانى را طى كنند در حالى كه تكنولوژى تا میلیاردها سال باید در انتظار باشد. در این صورت، چه بسا پیشرفت هاى مادّى هم در گرو معنویت باشد؟ چه بسا كاشفان آینده ى كیهان، نه دانشمندان مادّى، بلكه عارفان باشند؟