شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات
از کجا معلوم امروز شنبه است؟...
 

پنجشنبه 10 تیر 1395
ن : فؤاد سیاهکالی نظرات

رمانتی سیسم علمی

کلمات کلیدی : چشم طوفان , طوفان ,



امن ترین نقطه ى طوفان، قلب طوفان است.


نقطه ى مركزى طوفان هاى شدید گرمسیرى (كه به آن "چشم طوفان" هم گفته مى شود) نقطه اى با آسمانى صاف و بدون ابر و بدون اغتشاشات جوى و بادهاى طوفانى است، به قطر ٣٠ تا ٦٥ كیلومتر.

قرار گرفتن موقتى در این نقطه باعث مى شود كه طوفان زدگان تصور كنند طوفان به پایان رسیده است، و از پناهگاه هاى خود بیرون بیایند، به همین دلیل همیشه به مردم هشدار داده مى شود كه فریب این آرامش موقتى را نخورند و تا اطلاع ثانوى اقدامات احتیاطى را ترك نكنند.


چهارشنبه 26 خرداد 1395
ن : فؤاد سیاهکالی نظرات

"كَما تَموتونَ تُبعَثون"

کلمات کلیدی : زنبور , فاوست , گوته , مرگ , سعادت ,


١.
مى گویند زنبور نر در تمام عمرش تنها یك بار با ملكه عشق ورزى مى كند، و بعد بى درنگ مى میرد.
تصوّرش را بكن: در تمام عمر تنها یك بار لذّت عشق ورزى را مى چشد. تنها یك بار، امّا با ملكه. نخستین و در عین حال شكوهمندترین عشق ورزى، و بعد تمام. هدف زندگى اش همین است. بعد كه به هدف وجودى اش نائل شد، همچون میوه اى رسیده از درخت فرو مى افتد.

٢.
"فاوست" با شیطان معامله اى كرد كه به موجب آن، در این جهان شیطان به او خدمت مى كرد، و در دوزخ او خادم شیطان مى شد، و از شیطان خواست تمام لذّات ممكن دنیوى را برایش مهیّا سازد.
اما محتواى قرارداد به همین جا ختم نمى شود. قرارداد بندى دیگر نیز دارد، بندى كه از جانب كسى كه قصدش لذّت جویى است، بى اندازه عجیب مى نماید:
با شیطان شرط مى كند هر گاه جان اندوهگینش از چیزى لذّتى حقیقى برد، همان لحظه جانش را بستاند.

٣.
مردن در لحظه ى سعادت. جاودانه كردن شادكامى.



پ ن: از کانال هاروت و ماروت، کانال حقیر
@Harut_Marut


پنجشنبه 20 خرداد 1395
ن : فؤاد سیاهکالی نظرات

میانسالی

کلمات کلیدی : میانسالی , عشق , رانندگی , نویسندگی ,


کسانی که در میانسالی تازه قلم به دست می گیرند، نویسندگان نابلدی خواهند شد.

پیوسته مظلومانه تلاش می کنند که قواعد خط را رعایت کنند، مدام مذبوحانه سعی می کنند درست به همان شکل که انتظار می رود بنویسند، اما باز نمی توانند. دست شان می لرزد، خط می خورد، می لغزد، و در آخر وقتی به دست خط خود می نگرند، مأیوسانه می گویند: من نوشتن یاد نمی گیرم.

 

کسانی که در میانسالی تازه رانندگی می آموزند، رانندگان ناآزموده ای خواهند شد.

مدام با هراس به اطراف نگاه می کنند که مبادا به کسی بزنند، پی در پی با دست پاچگی ترمز می کنند و به دیگران راه می دهند، و با این که تمام تلاششان را می کنند که کسی را نیازارند، عاقبت خیابان را با صدای بوق های خشمگین و معترضانه ی ماشین ها پر می کنند، و در حالی که زیر لب از همه عذرخواهی می کنند، با خود عهد می بندند که هرگز پشت فرمان ننشینند.

 

کسانی که در میانسالی تازه عاشق می شوند...



دوشنبه 10 خرداد 1395
ن : فؤاد سیاهکالی نظرات

شکوائیه ای از دل چاه

کلمات کلیدی : ریش قرمز , آکیرا کوروساوا , توشیرو میفونه , آگاهیکه , روح ,


در فیلم ریش قرمز بخشى هست كه پسركى با خوردن سم خودكشى كرده و رو به مرگ است. دختركى كه آن پسر را دوست دارد، سرگشته و پریشان حال، مى شنود كه زنانى كه بر لب چاه جمع شده اند، اسم پسرك را در چاه صدا مى زنند.

وقتى علت این كار را مى پرسد، مى گویند: این زنان باور دارند روح مردگان به جهان زیرین مى رود، و چاه ها تنها راه ارتباطى به آن دنیاست. اگر كسى در حال نزع باشد و اسمش را در چاه صدا بزنند، صدایشان به روحش مى رسد كه تازه به جهان زیرین رسیده، و روح باز مى گردد.

دخترك، با حال استیصال، خود را به لبه ى چاه مى رساند، زنان دیگر را كنار مى زند، و تا صبح، با تمام توانش نام پسرك را در چاه جیغ مى كشد. صبح پسرك از بستر احتضار بر مى خیزد.

 

سال هاست در جهان ظلمانى انتهاى چاه در انتظار شنیدن نام خویشم. نامم را صدا بزن، نامم را صدا بزن، و باز از نو زنده ام كن.



چهارشنبه 5 خرداد 1395
ن : فؤاد سیاهکالی نظرات

قرمزته، آبیته!

کلمات کلیدی : هموگلوبین , هموسیانین , خون , قرمز , آبی , اطلاعات عمومی ,


سرخی خون انسان، به دلیل وجود آهن در آن است. آهن عنصر اصلی مولکول های "هموگلوبین" است که وظیفه شان، انتقال اکسیژن به اندام هاست. اتصال اکسیژن به آهن موجود در هموگلوبین، باعث اکسید شدن آهن، و سرخ شدن آن و در نهایت رنگ سرخ خون می گردد. در نتیجه، بدن ما را مقدار زیادی آهن زنگ زده پر کرده است که باعث می شود خون سرخ رنگی داشته باشیم. علت شباهت طعم خون به طعم آهن هم همین است.

در مقابل، جاندارانی مثل عنکبوت و هشت پا در خون خود به جای هموگلوبین، مولکول دیگری دارند که وظیفه ی انتقال اکسیژن را بر عهده دارد. این مولکول که "هموسیانین" نام دارد، به جای آهن، از مس ساخته شده است. اکسید مس، آبی رنگ است، در نتیجه خون این جانداران نیز به رنگ آبی است. 


اکسید مس


منبع: http://www.funtrivia.com/askft/Question121572.html



چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395
ن : فؤاد سیاهکالی نظرات

مسئله فلسفی غرق شدن منِ دیگرم در شن روان

کلمات کلیدی : جهان موازی , فلسفه , فیزیک ,


فرض كنیم تو مى دانى، به طریقى مى دانى - فرض كن از طریق كشفى آنی - كه منِ معادلت در جهانى موازى، دارد غرق مى شود. مثلاً در شن روان. یا هر چیز دیگر. و مى خواهى نجاتش دهى. نه فقط این كه بخواهى، نه. آدم "نمى خواهد" خودش را از شن روان نجات دهد، آدم "تقلّا مى كند"، "دست و پا مى زند"، "جان مى كند" تا خود را از شن روان بكشد بیرون. آن منِ دیگر هم، خود توست. خود خود توست، و تو از غرق شدنش در شن روان مطّلعى، و تقلّا مى كنى كه نجاتش دهى، كه "خود" را نجات دهى.

اما مشكل این جاست. این كه تقلّاهاى تو، همه محكوم به بى ثمرى است. میان منِ تو و منِ دیگر تو، فاصله اى به وسعت بى كرانگى است. قوانین كیهان به موجب ذات خود، هر گونه ارتباطى میان تو و خودت را نه تنها منع مى كند، بلكه خودمتناقض مى شمارد. یعنى از لحاظ فیزیكى و فلسفى، "ممتنع" است كه بتوانى به این خود دیگرت، به جان خارج از بدنت كمك كنى.

پس مسئله این گونه است: تو این جا نشسته اى و چیز مى نویسى، در حالى كه توى دیگرت در جهانى به كلّى متفاوت دارد غرق مى شود، و تو هیچ راهى ندارى كه به او كمكى كنى، ولى آگاهى از این امر ذرّه اى از احساس مسئولیت جانكاهت کم نمی کند. و مثلاً براى تسكین این طوفان ویرانگر درونی، شروع مى كنى به نوشتن این متن.




( تعداد کل صفحات: 19 )

[ ... ] [ 8 ] [ 9 ] [ 10 ] [ 11 ] [ 12 ] [ 13 ] [ 14 ] [ ... ]