امروز:

برادرم

دلم خیلی برایش تنگ شده،سعی میكنم جزییات صورتش را بیاد بیاورم یا رفتارش را و صدای خنده هایش را یا حس انگشتان كشیده اش را، ،یك چیزی ته دلم میشكند وقتی یادم میافته ،هیچوقت.هیچوقت هیچوقت حتی یك روز ،حتی برای یكساعت ،یا یك لحظه او وجودنخواهد داشت،نفس نخواهدكشید وهیچوقت هیچوقت هیچكس صدایش را نخواهدشنید.سخت است خیلی سخت است باوركردن نبود او،دلتنگشم ،خیلی،خیلی زیاد
سخت است باور کردن نبود کسی که میشناختی .دوستش داشتی. با او خاطرات زیادی داشتی.میخندیدی و حرف میزدی.ارزوهایش را میدانستی و برایش ارزوها داشتی.دوستش داشتی و دوستش داری و دلتنگش هستی.


نوشته شده در : جمعه 1 آذر 1392  توسط : اسمان پندار.    نظرات() .

بهینه
شنبه 2 آذر 1392 16:27
جدی. چقدر ناراحت کننده. نمیدونستم. چرا آخه؟؟؟
چند وقت پیش؟؟؟ چند سالش بود؟؟؟من اگر ندونم اینها رو همیشه با این سوالات درگیر خواهم بود.
بازم برادر داری اگر اشتباه نکنم همین جا خوندم.خدا نگهدارش باشه.
روحش شاد
پاسخ اسمان پندار : بهینه جون من برادر كوچیكم را ازدست داده ام دوماه مونده بود بیست سالش بشود،متولد ابان بود.چقدر سخت هست از بود بجای هست استفاده كردن،یك برادر دیگرهم دارم اون الان سی و دو دارد و یك پسر كوچولو سه ساله هم دارد.یادت میاد شهریور یك پست یادبود گذاشته بودم ،اون یادبود برادركوچیكم بود.داستان رفتنش بود٠پسر خیلی خوشگل و قدبلند و خوش لباسی بود ،از طرفی خیلی خیلی مهربان و خوش برخورد و اجتماعی بود خیلی بیشتر ازسنش عاقل و منطقی بود و خیلی زود حیف شد
نظرات پس از تایید نشان داده خواهند شد.
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Website Traffic | Buy Targeted Website Traffic