» نوع مطلب :
چرت و پرت نویسی ،
راستش بعضی وب را برای دل خودشون بازمیكنند،اما من اینجا را برای گرفتن نظرونصیحت درموردتصمیم گیریهام بازكردم اونوقت جزباران عزیزووبگردخسته تاحالا کسی نظری نگذاشته ،بعد ادم فكرمیكنددراینجاراتخته كندچون فایده ای نداره !یاطرزفكرش را به وب عوض كندو اینجاراتبدیل به چكنویس افكاروتصمیمها بكند،حیف كه فقط نمیشه توش خط خطی كنم ،اخه فقط كافیه یك كاغذ خالی جلوم باشه تا ظرف یكدقیقه پرازخطهای كج و معوج بشه.باشه من دیدم را به اینجا عوض میكنم اما ایا بی معرفتیدایا؟!.حداقل برای دل خودم نوشتن یك حسن داردواینكه هرچقدردوست دارم میتونم غرغركنم ،چرت و پرت بنویسم و حرصم را اززندگی اینجا خالی كنم.بیخیال ادم و ادمیزاد.
ذوق رفتن پریده وسختیهای راه داره دندونهاش را نشون میده اومدم بنویسم دندونهای زشت وسیاه ،دیدم سفیدودلربا است،خلاصه فقط سخته وپرازفرازونشیب،راستش ازدست خودم عصبانیم اگه این ایلتس لعنتی را ٦.٥گرفته بودم مثل ادمیزادبرای پی اچ دی فول فانداقدام میكردم و الان مثل دربدرها عزای پول و هزینه سنگین امریكارانمیگرفتم،ادم این هم نیستم یكسال دیگه صبر كنم ودوباره ایلتس بدم،نه دیگه صبروانتظاربرای من كافیه .یكیش را انتخاب میكنم ومیرم ،دیگه بسه.فقط میمونه قضیه انتخاب.بدبختی اینه كه دوستهامون هم یا مثل خودمون مشنگ تشریف دارندوموضوع را میندازندروخنده وشوخی یا اونقدرازرواحساس فكرمیكنندكه نمیشه روحرفشون حساب كرد.درنتیجه ترجیح دادیم به هیچ كدومشون نگیم ،روخانواده هم نمیشه حساب كرد
چون نمیخوام جریان مثل كانا*دارفتنمون بشود،تا خواجه حافظ شیرازی هم خبردارشودو بعدش هم مونده ورونده اینه عبرت بقیه بشیم ،حرف كانا*داشد یادبرادرم افتادم كه عین بچه ادم همه كارهاشون روروتین وبرنامه داره انجام میشه ،دیروزكه بهشون زنگ زدم داشتندراجع به اینكه چی باید ببرندچی نبرندفكرمیكردند،با اینكه چندماه تا رفتنشون مونده ،نه مثل ما كه هنوزنمیدونیم كجا میخواهیم برویم و برناممون چیه ،لعنت به این كانا*دا كه مارافتیله پیچ كردورفت.اینطورنوشتن هم حال میدهد.ادامه میدهم تا ببینم فازهم میدهدیا نه!
خوب حالا اینهمه چرندوپرنداینجانوشتم اما یكذره كمك نكردتا تكلیفم باخودم معلوم بشه ،چیزی كه مسلمه من عشق امر*یكام اما هزینه كردن اینهمه پول ایا ارزشش را دارد؟بعداگه رفتیم اون کشوراروپایی دیگه اینطوری نیست بعدیكی دوسال سرخرراكج كنیم قصدامر*یكا كنیم ،حداقل یك پنج سالی بایدبمونیم ،بعددیگه بایددوردرس ومشق راخط كشید،اخه بعدچهل كی میره دوباره ازنودرس بخوند؟شایدهم خودم،خوب كارتو اون کشور چیه؟كارتوی یك شركت ،یاخوندن زبانشون وگذروندن چندتاامتحان ویاكارتودارو*خانه.هی عین یك خانواده ادمیزادی بچه دارمیشیم ،پس اندازمیكنیم وهمون زندگی میشودكه من تصمیم داشتم بعددرسم توامر*یكا داشته باشم،حالا اگه بریم امر*یكا چی میشه؟خدمت خودم عارضم كه حداقل دوسه سالی بایدحساب قرون به قرون خودمون راداشته باشیم.
اگه نتونیم فاندبگیریم همه داروندارمون را بایدخرج تحصیل بنده بكنیم.بعداحتمالا بازمن میروم سراغ پی اچ دی وفاندمیگیرم بعدهمش بایدشاگرداول بشوم تا فاندحفظبشود.تازه بعدش كارمرتبط پیدا میكنیم و درامدداریم وپس اندازمیكنیم و......میخواستم بگم میریم مسافرت اما دیدم اونجا هرایالتش حال و هوای خودش را داردو مسافرت حساب میشود،خوب پس سه سال سختی داریم اساسی و بعدخوب میشود.وبچه مچه هم كه كشك.خوب حالا اسمان خانوم كدومش؟اصلا بگذارازدلم بگم ازاونجا كه همیشه چندقدم مونده به اخرراه یك سنگ ازناكجاابادپرت میشودجلوی راهمون وخودمون وارزوهامون وامیدمون راباهم له ولورده میكنه من كه بعیدمیدونم اینبارمابدون دردسربه مقصدبرسیم .اصلا شایدمقصدی دركارنباشدومن مثل هرسال بشینم و برای برنامه بعدی اماده بشوم ودوباره سال بعدازنو........ای بابا بهتره این فكرهاراكناربگذارم وراجع به رفتن مثبت باشم
نوشته شده در : یکشنبه 6 بهمن 1392 توسط : اسمان پندار. .