عیداومده،بهاره
به به سلام خانومهای ترگل ورگل،اقایون مو کوتاه شده و مرتب.باخونه هایی که از تمیزی و سفیدی برق میزنه ،میبینم که خانومهابوی وایتکس گرفتن و اقایون بوی شامپو فرش.نه اون برای دوهفته پیش بود الان خانومها اخرین مد رنگ موو ناخن را دارندو اقایون هم دست بکار شستن ماشین هستند.کلا من معتقدم حال و هوای عید را همه دارن.حتی اونهایی که سعی میکنن نسبت به عید و مراسمش خودشون را بیخیال نشون بدن.اخرش دوهفته تعطیلی را که نمی تونن منکر بشن.حتی اگه قرارباشه عین خود دوهفته را بشینن توخونه و کلاه قرمزی نگاه کنن.اخرش بوی عید را میگیرند.خوب قراره امروز بگیم کی چیکار کرده:) خونه ما انگار فهمیده بود قراره تمیز بشه ترکیده بود اساسی.یعنی لباس از وسط فرش قل خورده بود اومده بودبالا تا رو جاکفشی.والله بیتقصیرم :))فکرمیکنم شبها که ما خوابیم اینهااز تو کمد میپرند بیرون هواخوری.مدیونید فکر کنید خدای نکرده من تنبلم و راستین شلخته......دیگه این خونه موند موند تا جمعه صبح .ما بسم الله گفتیم ویک عدد اتاق خواب را تغییر دکور دادیم وتمیز کردیم.دیشب از سر کار که برگشتم خونه دیدم حس کار نمیاد.راستین اومدخونه و یکراست دست بکار تمیز کردن خونه شد من هم ولوو رو مبل.میتونید یک اسمان لوس وتنبل را تصور کنید:)) ))حالا راستین جدی جدی میگفت راحت باش امااین وجدانه ول نمیکرد.ازرو رفتم پاشدم به تمیزکاری.واگه خدا بخواهد الان خونه مرتب وتروتمیزواماده پذیرایی ازمهمانان عیدوی می باشد.باشد که ابروی اهل بیت حفظ گردد:)
حاضرواماده برای عیدفقط یک سفره هفت سین کم دارم که اونهم یاتا حالا نچیدم یا اگه بوده هیچوقت درست و حسابی نبوده.با اینکه طرفدارسفت وسخت هرچی سنته هستم اما تو اجرای مراسم عید هیچوقت کدبانوی خوبی نبودم.درکل عاشق سفره هفت سینهای زن برادرم هستم که با سلیقه و زیبایی تموم هرسال به رنگی و شکلی چشم نوازی میکنه یاسبزه هایی پرپشتی که خالم درست میکنه.لباسهای نویی که بچه ها میپوشندو سمنویی که ایام عید کاسه کاسه میل میکنم.دلتنگ عیدسالهایی که پدربزرگم زنده بود و ما بچه تر بودیم هستم. دلتنگ حیاط بزرگی که پراز گلهای بنفشه و درختهای میوه ای که غرق شکوفه بودند.حوض بزرگ وسط خونه که اب زلالش تشنگی هرروحی را برطرف میکرد.عصرهایی که فرش توی ایوون خونه پهن میشد و پدربزرگم تموم حیاط و باغچه ها را با اب پرفشارچاه میشست.یاد شبهایی که خونه پدربزرگ میخوابیدم و صبحی که بوی نون گرم شده و چایی تازه دم سماوری و پنیرو گردوو طنزشیرین کلام پدربزرگ بودبخیر
خوب از سفره هفت سینتون بگید؟چیدید؟رنگ خاصی را هم برای سفره درنظر گرفتید؟ سبزه را چیکار کردید؟سبزه ماش یا عدس یا گندم؟اصلا هرکدوم را بیخیالش بشیم اون ماهی قرمزه را نمیشه کنار گذاشت.با اینکه از لحاظ طبیعت دوستی مقوله ماهی قرمز زیر سوال هست،اما من یک که سعی میکنم بهترین مراقبتها را از یکی یکدانه ماهی انجام بدهم.اصلا عید رابیخیال.اقا چهارشنبه سوری کجایید؟باغ و بستان یا کوچه خیابون.من که عشق چهارشنبه سوری و اتیش و ترقه از هرنوعی هستم.اصلا با صدای هرترقه کلی کیفور میشم قاه قاه میخندم.راستین هم کلی بساط لهو و لعب برای شادی روح عمه امون تدارک میبینه.البته ترقه های ما از این مدل کبریتی ابگوشتی ها و فشفشه بچه مثبتیه اما همون هم میچسبه خفن.بهرحال نارنجک و نرقه های بچه های محل زنده باشد که دل عمه یک امت را روشن میکند.بتازگی هم بالون ارزو را به لیستمون اضافه کردیم. فردا شب هم بعد از کار میپریم دوتا ترقه وفشفشه در میکنیم .ارزوهامون را هم هوا و راهی سفر میشیم.
نوبتی هم باشه نوبت بحث مورد علاقه خانومهاست.البته بعید میدونم اقایون بیعلاقه به این موضوع باشند....برای عید ارایشگاه رفتید؟نیشها باز:)) چند سالی هست من موهام را رنگ مسی میکنم(رنگ موی بیری تو سریال زنان خانه دار افسرده)حالا امسال عید البالویی کردم.موهام هم که فرفریه.عملا شدم دختر کارتون brave.دیگه با این شکل وشمایل فقط حاجی فیروز کم مونده بگه که من شکل اون کارتونه شدم.خداراشکر اینجوررنگهافاتزیه زیاددووم نمیاره .با اینکه بدم نشده:)بچه که بودم با موهام خیلی مشکل داشتم تا اینکه اتوی مواختراع شد و مشکل ما حل شد.جدیدا هم با موهام بتوافق رسیدم دل بچه را نمیشکنیم میگذارم برا خودش وحشی بشه هرجور دوست داره فربخوره ...... اینم موی من.شما چه تغییری دادید؟ موهاتون رارنگ کردید؟خوشگل موشگل که همیشه هستید:))
دوستای گلم امیدوارم ازخود چهارشنبه سوری گرفته با صدای ترقه هاش تا اون ته سیزده بدر و چمن گره زنون.هرروزش بهتون خوش بگذره.وبهترینها و سبزترینها تو سال 93 براتون رقم بخوره.
شادی،باران پاییزی،محمدعلی،علی، فرمول ساز،بهینه،جورابی،پرستار،ماه بانو،جلال،ناصر،الما و همه دوستان خاموشم که امسال بمن سرزدید و یاروهمراه من بودید عیدتون مبارک
عیدهمگی مبارک :)
سالت مملوازعشق موفقیت سلامتی كامیابی