سی -ا -ست پسر
اولین بار که بهم گفتند ساده امتحانهای نهایی دبیرستان بود.حتی یادم نمیادقضیه چی بود.بعدها لقب ساده بی سیاست بهش اضافه شد.اونهم وقتی که خواسته ای از خانوادم داشتم و نمیتونستم دریافتش کنم..برعکس برادرم در خانواده پسر دوستم، راحت بهرچی میخواست میرسید.در واقع مدتها پایه اش را میریخت و بعد راحت تو مشتش بود.و اخرش هم روسیاه ماجرا خودم بودم و بس . حتی با وجود نرسیدن به خواسته ام. و برنده ،برادرم که خواسته اش را تبدیل به درخواستی طبیعی و کاملا موجه و بحق میکرد .این ماجرا کماکان ادامه دارد....درواقع برادرم حکمران بی چون و چرای ذهن و جیب خانوادم هست و من حتی توانایی نشون دادن زرنگیها وسیاست بازیهاش را ندارم.چندروز پیش هم فهمیدم با همین سیاست قراره ماهانه مبلغ سنگینی از خانوادم بگیره وچون به این پول در کانادا نیاز نداره، پس همین پول قراره از بدهیش به خانوادم کم بشه.حالا بابت چی؟بابت اجاره خونه ای که به نام پدرم هست وبرادرم ساکنش بوده.میدونید چی حرصم را درمیاره اینکه من بعنوان دختر همچین حقی ندارم.و اینکه برادرم درواقع پول از خودشون میگیره و بدهیش را بخودشون پرداخت میکنه.یادگرفتم سکوت کنم.چون اگه اعتراض کنم مورد سرزنش قرار میگیرم که چراحساب کتاب میکنم ومن یک حسابگرم.اما بحث سر پول نیست.بحث سر تبعیض هست.بحث تبعیض حقوق دختر و پسر.اگر کمکی شود دختر نصف پسر سهم دارد.این حق طبیعی وقانون نانوشته پسر درخانواده من هست. پدربایستی برای پسرخانه و سرمایه کار و عروسی بگیرد و برای دختر جهیزیه......وپسر تصمیم میگیرد که زمان پرداخت وام کوچکی که دخترگرفته بوده رسیده، حتی بقیمت دلشکستگی خواهر بزرگترش.وپسر حق دارد با پول پدرسرمایه گذاری کند و دختر هیچ حقی ندارد که فکرکند سود سرمایه گذاری داروخانه خوب هست و بدنیست پدر انجا هم هزینه کند.دختر باید خودش خانه تهیه کند چون این وظیفه پدر نیست به دختر خانه بدهد حتی اگر چند باب خانه داشته باشد.دختر بایداضافه کاری کند وقسط وام بدهد چون مادر معتقد است پدر هیچ حقی بعد از ازدواج نسبت به دختر ندارد.....و پسر ادعای روشنفکری فراوان دارد.وخود این روشنفکری هم داستان دیگری دارد.وخانواده ظاهری امروزی دارد با افکار پوسیده عهد بوق ومن دختر این خانواده هستم با قلبی شکسته .
به نظرم جدای از مقایسه ی خودت با برادرت این قسمت خوب رو ببین كه همسری داری كه با تو همپا و همدله. شغلی داری كه محتاج كسی نیستی تا دستت رو پیشش داز كنی و بزرگترین دارایی یعنی سلامتی رو داری.
آسمان این مقایسه ها ست كه باعث میشه آدم از زندگی لذت نبره. من هممیشه می گم اگر پدر مادرم نتونستن نیاز های من رو براورده كنند من در برابر كودكان زندگیم مسوولم.
بعد اینكه شما اشتباه می كنی درخواست نمی كنی از خانواده ت اگر نیاز مالی داری. یا به شما كمك خاهند كرد یا مجابت می كنن.
میدونی سوئ تفاهم همیشه روابط ما آدمها رو خراب می كنه حالا میخاد خانواده ی آدم باشه یا دوست آدم یا هر كس دیگه ای
درست میگی من نعمتهای زیادی دارم همسرخیلی خوب،سلامتی،شغل خوب ،خانوادم هم خوبند،پدری دارم كه خیلی دوستم داره ومادری كه مرتب قربون صدقه میره ومحبتش رازبانی وبغلی نشون میده.تبعیضها وخاطرات كودكی برام ازاردهنده هست اما بقول خودت ،دیدن وفكركردن درمورداین مسایل باعث میشه اززندگی لذت نبرم،
خودت میدونی كه من ازپارسال دارم سعی میكنم بیشتراززندگی لذت ببرم وكمترفكراینده رابكنم،حالا این موردراهم به لیستم اضافه میكنم(اهمیت ندهم واززندگی خودم لذت ببرم)
راستش خانوادم به من هم كمك مالی میكننداما بصورت وام،وحتماوبصورت دقیق هم بایدبازپرداخت بشه:))
خیلی سعی كردم باهاشون صحبت كنم،خیلی،پارسال برادرم بدجوری دلم راشكوند،بصریحترین حالت ممكن گفتم كه دلیل كارش رانمیفهمم ،گفتم اذیت شدم ودلم شكست،پاسخ مادرم نمیدونم وسكوت بودویك دلیل بی منطق والكی.ا بابرادرم صحبت نكردم .به اخلاق اووخودم اشنام ومیترسم صحبتمون تندبشه.واینرانمیخوام.حالا هم كه داره میره وبتوصیه دیگران وقبل رفتن اصلا جای این حرفها نیست.
مرسی عزیزم بابت كامنت خوبت
امیدوارم حالا که برادرتون می خواهد مهاجرت کنه والدین قدر شما را بیشتر بدونند
ممنونم عزیزم .خوشبختانه تبعیض اونها به مساله مالی محدودمیشه .درواقع قوانین ارثی كشورما مسبب اصلی این طرزفكرهست .ودردرجه دوم پسردوستی درخون نسل قبلی ما هنوززنده هست كه اینروزها ظاهری امروزیترپیدا كرده اما هنوزمیتوان ردپای انرادرفرهنگ مردممان دید.
خوشحالم كه به اینجاسرزدی