امروز:

مشکل احتمالی اول

» نوع مطلب : روزانه هایم ،روزهای رویایی پیش از رفتن ،

هنوزیکهفته از استرس وبدوبدو نگذشته باز مدارک بازی شروع شد.انگار واقعا نمیشه یکبار مثل ادم بگم به به همه چی تموم شد و خوش و خرم باشم.اینکه هیچوقت جرات نمیکنم خوشبین باشم حق دارم.پیش خودم میگفتم یک چند وقتی تا نتیجه کلیرنس بیاد کمی استراحت فکری میکنم و بعد برای رفتن اماده میشم.اما زهی خیال باطل.دیروز از سفارت کشور اروپایی زنگ زدند.بیایید یک نامه لیست مدارک بگیرید.تاحدی خوشحال شدم .پیش خودم گفتم حتما ویزامون اماده شده.بعد نگو به سابقه کار من گیر دادن و نامه تهیه دوباره لیست مدارک بوده.سابقه کا ما دارو*سازها روی برگه ای بنام تشخیص صلا*حیت توسط دانشگاه ثبت میشه.یعنی هر دا*روخانه ای کار کنیم تاریخ زده میشه و مهر دانشگاه میخوره و بعد هم که کارمون را اونجا تموم میکنیم باز مهر دانشگاه  میخوره و تاریخ زده میشه.اما ظاهرا این نوع سابقه کار از نظرشون قابل قبول نیست.شنیده بودم سفارت این کشور هردمبیله و به سلیقه شخصی افیسرمربوطه هم بستگی داره.ظاهراپرشون به ما هم گرفته.واقعا نمیدونم چیکار کنم.بذهنم رسیده برم امور بین الملل دانشگاه سابقه کار بگیرم.بعد برای اینها تمام وفت کار کردن هم مهمه.که من بعضی جاها مثل همین جایی که کار میکنم با وجود تمام وقت بودن اما چون داروخانه روزانه هست.ساعت کاری 9-13 میخوره یعنی نیمه وقت.موندم اینرا چیکار کنم.از طرف دیگه میخوام از تک تک دارو*خانه های قبلی نامه سابقه کار جدا بگیرم.برای محکم کاری .تا میرسم به زمانی که خودم دا*روخانه داشتم.به اون هم گیر داده گفته گواهی ازمنبعی غیر خودتون بیارید.انگار دانشگاه عمه بنده بوده.میشه برگه های مالیاتی را ترجمه کرد و فرستاد اما میترسم بدتر بشه و بگه فلان سالش چرا اینطوریه.یا چرا این یکی احضاریه هست و دردسر مضاعف بشه.حالا تلفنی باز به معاونت غذاودارودانشگاه شهرستان زنگ زدم در خواست نامه کردم گفتن درخواستت را فاکس کن .فاکس کردم بین دوتا اتاق گیر کرده.اون یکی میگه دبیرخونه برای ما نفرستاده.دبیرخونه میگه ما فرستادیم.یعنی قربون کارهای اداری تو این مملکت.حالا فردا را هم مرخصی گرفتم برم معاونت دانشگاه و امور بین الملل اینجا ببینم چه خاکی تو سرم میتونم بریزم.باور کنید خسته شدم.خسته.بریدم.هی سعی میکنم قوی باشم و محکم جلو برم اما این نامه اخری و این یکی اماده سازی دیگه داره فراتر از توانم میشه.چندساله برنامم همینه.دیگه واقعا بریدم.دلم میخواد داد بزنم بگم بسه. دیگه نمیتونم.خسته ام.


نوشته شده در : دوشنبه 9 تیر 1393  توسط : اسمان پندار.    نظرات() .

نظرات پس از تایید نشان داده خواهند شد.
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Website Traffic | Buy Targeted Website Traffic