دایره زندگی وعدد 60من
همه ما تعریقی از رضایت و ایده ال خودمون داریم.گاهی این ایده ال رنگ خیال بخودش میگیره و مارااز واقعیت دور میکنه.اما خیلیها هم هستند که دقیقا میدونن چی میخوان و دوست دارن 5 سال ایندشون چه شکلی باشه و خودشون را تو اون شرایط وتو اون موقعیت مجسم میکنن ،درواقع این افراد برای هرسالشون هدفی مشخص میکنن و تمام سعیشون را میکنن که بهش برسن.منتها چیزی که خیلی مهمه بهش توجه کنیم این هست که یک هدف کافی نیست.چون انسان تک بعدی نیست.درواقع شخصیت ما اگه فقط توی یک بخش رشد کنه و به مطلوبش هم برسه بازهم احساس رضایت کامل نمیکنه چون بخشهای دیگه وجودش سرکوب شده اند یا به اندازه مطلوب رشد نکرده اند.رسم خوبی که اخرهای سال بین وبلاگنویسها باب شده ارزیابی عملکرد سال قبل هست و تعیین ارزوها و خواسته های سال بعد.بعضی نادانسته و بعضی دانسته تمام ابعاد زندگیشون را درنظر میگیرن.بعضی هم با وجود اگاهی به نقصهای شخصیتشون ترجیح میدن یا اونرا ندید بگیرن یا برای اینده و زمان نامعلوم فردا موکول کنن
باید اعتراف کنم من هم مثل اکثر ادمها اعتدال را رعایت نکردم.بعضی جنبه ها و بخشهای زندگیم را قوت بخشیدم و بعضی دیگه را بحال خود رها کردم.بعضیها به نمره کامل نزدیک شده اند و بعضی درحد نمره دو از ده باقی موندن.البته مثل هرادم دیگه ای دوست دارم اون جنبه ها را هم قوی کنم و ازبودنشون لذت ببرم اما یا بخاطر تنبلی یا بلد نبودن راه و چاه بحال خودشون رها شدن وبه بعد و شرایط دیگه و هزار بهونه با ربط و بی ربط دیگه موکول شدن.البته نمیشه گفت با ربطها اصلا نقشی تو قضیه ندارد اما بنظر من برای هرچیزی راهی هست یا باید راهی ساخت .پس اگه توی یک مسیر دیوار پشت دیوار جلوت قد کشیده نباید ایستاد و گله از زمین و زمان کرد یا زانوی غم بغل کرد و با چشم گریون و حسرت ویا خشم به دیوار چشم دوخت و یا اصلا پشت به دیوار کرد و وجود اونرا ندید گرفت.بلکه باید با چنگ و دندون از دیوار بالا رفت یا انقدر کنکاش کرد که (هه هه هه برای مریض دستور زدم نصف راه....نگران نباشید اصلاح شد نصف صبح)راه ومسیر دیگه ای برای رسیدن به هدف پیدا کرد.چون اعتقاددارم بیشتر از یک مسیر برای رسیدن به هدف هست اما از طرفی هم معتقدم نباید هدف را فراموش کرد و به جعل هدف بجای اصل قانع شد یا اصلا هدف را گم کرد و هدف دیگه ای تراشید .البته با عوض کردن هدف بصورت اگاهانه مخالفتی ندارم.حتی فکرمیکنم ما ادمها بمرور زمان تا حدی عوض میشیم و شاید دیگه هدف قبلی هدف واقعیمون نباشه وهدفمون بزرگتر بشه یا جنسش تغییر کنه اما با کوچک کردن هدف مخالفم.چون بنظرم این همون قبول کردن جعل و تقلبی بجای اصل هست.خوب داشتم میگفتم تک بعدی بودن خوب نیست و باید همه جنبه های ادمی رشد کنه و برای اینکه بدقت همه این خصوصیات لحاظ بشه بد نیست اونرا روی کاغذ بیاریم و بریم سراغ حساب و کتاب
شاید خیلی از شما که اینجایید با وبلاگ زیبا و مفید فرمولساز اشنا باشید.یکی از پستهای بسیار زیباش که به من کمک میکنه تا خودم را بهتر بشناسم و بتونم رو بقیه ابعاد زندگیم کار کنم این پست هست
درواقع همینطور که دیدید فرمولسازعزیز جنبه های زندگی را به 5 دسته بزرگ تقسیم کرده.عشق و صمیمیت-خودشکوفایی-ازادی-تفریح و امنیت و البته فرمولی جون هرکدوم از این بخشها را هم بخوبی و زیبایی تعریف کرده:
عشق و صمیمیت را همان احساس عشق و مهرورزی تعریف کرده.رابطه ای که با جنس مخالف ،خانواده و دوستان داریم .میزان عشقی که میگیریم و میدهیم.
خودشکوفایی و قدرت را بمعنی دستیابی به هدف و پیشرفت معنی کرده،میزان موفقیت و اعتماد به توانایی،احساس افتخار یا الگو بودن،حس رقابت ،کنترل اوضاع همه از نشونه های این گروه هستند.
گروه سوم را هم فرمولی عزیز اینطور تعریف کرده:امنیت یعنی میزان احتیاط در کارها.امور مربوط به حساب بانکی و دخل وخرج،اینکه کلا چقدر ادم محتاطی هستیم.شغل دائمی و حقوق ثابت و نظم و ترتیب همه تو این گروه جا میگیره
ازادی هم بحش دیگه ای از فرمول دایره ای فرمولساز هست.همینطور که از تعریفش مشخصه.محدود و مجبورنبودن.ازادی عمل در تصمیم گیری و اقدام،تصمیم گیری بدون ترس و واهمه و حق انتخابهای متعدد جز این گروه هست.
واخری تفریح وسرگرمی و بازی .اینکه چقدر وقتمون به بازی و تفریح و خنده میگذره.کلا شوخ طبعی و اینکه چقدر دیگران را میخندانیم و چقدر تفریح میکنیم و حتی تنوع طلبی همه به این گروه برمیگرده.
به هرقسمت میتونید از1تا 20 یا براساس درصد نمره بدید .من خودم از 1-20 راترجیح میدم.ازطرفی فرمولی عزیز میگه اگه دوست داریدهر بخش را به بخشهای کوچکتری تقسیم کنید باید این کار را برای هرکدوم از این پنج گروه انجام بدیدو انهم بصورت مساوی.مثلا میتونید 3-4 زیر مجموعه برای هرکدوم از گروهها درنظر بگیرید
خلاصه برای رسم دقیق دایره زندگیتون حتما برید سراغ پست فرمولی
حالا میمونه من و دایره خودم.هرچند فکر میکنم چون متاهل هستم یکجورهایی دایره من و همسرم باید با هم کشیده بشه.شاید هم مثل یکی از درسهای مثلثات دوتا دایره Aو B که تو بخشCمشترکند.یا شاید هم باید از شکل دایره به یک شکل دیگه تغییرش بدهیم.یا دوتا دایره روی هم بکشیم........(من که چیزی بذهنم نمیرسه پس شما پیشنهاد بدید)
میمونه نمره دهی به بخشهای مختلف وگفتن نمیدونم نمیدونم ، یابنوعی اسم این وبلاگ (من ومن)
من بخش عشق وصمیمت را به سه قسمت مساوی تقسیم کردم 7-5-2=14 خوب 7 کامل برای همسر وبعدی برای خانواده و بعدی برای دوستانی هست که متاسفانه وجود ندارن.بخش ضعیف هم که معلومه :کمبود دوست صمیمی
بخش خودشکوفایی را هم به سه قسمت پیشرفت درسی و زبان وکاری تقسیم میکنم 7-3 -1=11بخش ضعیف هم اینه که تو قسمت کار هیچ پیشرفتی نکردم
بخش تفریح که به سه قسمت شادبودن و تفریحات دونفره و معاشرت تقسیم کردم به اونهم 4-6-2=12 میدم باز بخش معاشرت با دوستان حفره خالی هست که باید پربشه
بخش امنیت که من رضایت مالی را بهش اضافه کردم یکجورهایی تحت تاثیر پیشرفت کاری قرار میگیره ونمیدونم چطور تعریفش کنم و بهش نمره بدم شاید بشه به گروههای دخل و خرج ودرامد و رضایت کاری تقسیمش کرد4-3-2=9 که ازقرار باید حسابی روش کار کرد اما نمیدونم این که شرایط کاری یا به اصطلاح تاسیس دارو*خانه را از اختیار خودم دراوردم و رفتم تو نوبت دانشگاه کار درستی بوده یا نه.بهرحال تواین شرایط بهتر از این نمیشه.امااین شرایط واقعا مناسب و مطلوب نیست
درمورد بخش ازادی هم اصلا تعریف خاصی ندارم،درواقع هیچوقت مقوله ای نبوده که حسش کرده باشم.شاید بهتره به سه بخش تصمیم وزندگی و ازادی مالی تقسیمش کنم اما این ازادی مالی رابطه مستقیم با بخش پیشرفت کاری ومالی داره که بشدت ازش ناراضیم 7-5-2=14
حالا با این تقسیم بندی ونمره دهی سوالی برام ایجادشده.اینکه من همیشه بخش دوستی و معاشرت را برای خودش یگ گروه درنظر میگرفتم که از بیست هم نمره 5 میدادم وبشدت بابت این بخش ناراحت بودم واحساس ضعف میکردم اما حالا که رفته توی یک گروه دیگه نمره اش بالاترین نمره هم حساب میشه والان من بین حسم و این نمره خوب گیج شدم که امیدوارم دوستان بخصوص فرمولی عزیزم کمکم کنن بدونم باید به کدوم اعتمادکنم
بخش امنیت و رضایت که من تعریفی مالی ازش کردم هم بشدت خرابه ولی فعلا یکجورهایی از عهده من و راستین خارجه که امیدوارم با داشتن دا*روخانه درست بشه .
نمیدونم درسته که همه را باهم جمع کنم و ببینم چقدرربا ایده الم فاصله دارم یا نه .60 از 100 نمره کمیه نه؟من از خودم 70-75انتظار دارم.شاید هم درمقایسه با عدد سالهای قبلی عدد بدی نباشه البته عددی موجود نیست و امسال سال اول هست .شاید هم باید برای نمره دهی از اول هربخش را با سال پیش مقایسه میکردم که اینجورهم برام سخت وناشدنیه.شاید هم درستش اینه که هرسال با خودش مقایسه بشه. پس فعلا یک عدد 60 دارم ازاول مرداد 92تا مرداد93.






