کلاهبرداری از نوع غیر ایرانی
فکر نکنید به فکر شما نیستم ونمینویسم. چندروز پیش اومدم واز اونجا که
چند وقتی هست میهن بلاگ قطعه یک جا را پیدا کردم ونوشتم ونوشتم .کلی نوشتم و اومدم
سیوش کنم که پیشدستی کرده باشم یکدفعه دیدم من موندم ویک صفحه سفید.این دکمه را
بزن.اون دکمه را بزن.نه خبری نبودو پرید که پرید.حالا این فقط نوشته ها نبود که
پریده بود.حس و حال من برای دوباره نوشتن وکلا حرفها پریده بود.یکجورهایی اون
حرفها ،نگاه من به زندگی بود.خلاصه پرید والان این پست هیچ شباهتی به قبلی نداره.درواقع
اینجا میخوام از ادمهای امریکایی یا نیویورکی بگم.قبلا من شنیده بودم امریکایی ها
ادمهای مهربون و کمک رسونی هستن.حتی همین چند وقت پیش تو یک وبلاگ کلی از اینها
تعریف و تمجید کرده بودن.خوب بنظر من شاید رفتار اینها با ما متفاوت باشه.وقتی از دری رد
میشن مواظبن تا اگه کسی پشت سرشون هست در را نگه دارن.تو محله ها خیلی پیش میاد
وقتی کسی از کنارت رد میشه روز بخیر بگه .تو کافه ها حتی بیشتر.اما راستش
اون مهربونی و اون سادگی که من انتظار داشتم را خیلی کم و بندرت تو عمل دیدم.خوب امروز
میخوام کمی از تجربه های بد وناخوشایندم بگم. قضیه خونه پیدا کردن من را که
یادتونه؟ خوب یک نمونه از کلاهبرداریشون از خودمون رابراتون تعریف کنم.کریگز لیست یک سایت معروفه برای خرید و فروش. ما یک خونه برای اجاره تو این سایت دیدیم و با
شماره بنگاه تماس گرفتیم.گفت خونه درش بازه برید ببینید و اگه دوست داشتید بیایید
بنگاه برای قرارداد. پسندیدیدم و رفتیم بنگاه.چون ما کردیت نداریم اکثر بنگاهها
ازمون کوساینر میخواستن.گفتیم کوساینرایالت دیگه ای هست.گفت ایراد نداره و 200
دلار بدید برای باز کردن اپلیکیشن.و توضیح داد که اگه بهردلیلی نشد ما این پول را
برمیداریم.قبلا بنگاههای دیگه رفته بودم و میگفتن اگه قبل از قرارداد نشد پول را
بهتون برمیگردونیم.اما اینجا فرق میکرد بااین حال طرف مطمئنمون کرد که صاحب خونه ادم خوبیه وشرایط شما را قبول کرده و هیچ مشکلی نیست.قبول کردیم اما با چک و چونه این مبلغ را 100 دلار
کردیم. فرمها برای کوساینرمون فرستاده شدو کوساینر گفت این فرمها مربوط به مستاجر
هست نه کوساینرو عجیبه اما بنگاه گفت ایراد نداره همون را پر کنید.در عین حال به ما
گفت من چک شخصی نمیگیرم و 1400دلار بعنوان پیش قرارداد چک بانکی بدید.رفتیم از
بانک چک گرفتیم و دادیم بهش.بعد از چند روز گفت ضامنتون خارج از ایالت هست و مالک
قبول نمیکنه.گفتیم میدونستی که ضامن ما خارج از ایالته.کفت اشتباه کردم وقرارداد
کنسل شد.اما 100 دلار پول اپلیکیشن را نمیتونم بهتون بدم.چاره ای نداشتیم جز
قبولی.و بجای چک بانکی خودمون یک چک شخصی داد.چک را بردیم بانک و خوابوندیم به
حساب من.بعداکه به یک بنگاه دیگه سر زدیم.برامون توضیح داد بنگاه قبلی معروفه به این روش کلاهبرداری و به بهونه قرارداد پول اپلیکیشن را میگیره وبالا
میکشه.تازه فهمیدیم در واقع اینکه درست بودن فرمهای کوساینر براش مهم نبود به این
خاطر بود.اما بنگاه بعدی که یک بچه مسلمون الجزایری بزرگ شده امریکا بود واقعا بچه
خوبی بود.کمکمون کرد بدون کوساینرو با پرداخت 100 دلار زیر میزی خونه بگیریم.همش
میگم دستش درد نکنه....خوب اما ماجرای کلاهبرداری به همین جا ختم نشد چک تو حساب
بود پول نمیشد.رفتیم بانک گفت چون تازه حساب باز کردید طبیعیه.و چند روز طول میکشه
گفتیم باشه.بعد از طریق اینترنت دیدیم پول شده اما بعد از چند روز باز از حسابمون
کسر شده.رفتیم بانک گفت چون چک بانکی گرفته بودید و دوباره پول را برگردوندید از
خط قرمز اینجا گذشتید و مدیر ما بحساب پول شویی گذاشته و پول را برداشته.حالا
میتونید حجم استرسی که به ما وارد میشه را بفهمید.خلاصه گفت من با مدیرم حرف میزنم
و توضیح میدم ویک چک به ادرستون میفرستیم.درهمین حین وبین ما هم خونه پیدا کردیم و
از خوابگاه رفتیم. دوباره رفتیم بانک و هربار طرف یکساعت تو اینترنت میگشت و مطلب
تایپ میکرد و میگفت من نمیدونم چک به ادرس قبلی رفته یا فعلی.وبعد از چند روز تازه
فهمیدن طرف که در اصل بنگاهی چکش برگشت خورده.....حالا ما مونده بودیم با این
سیستم بانکداری خرکیشون و ادم کلاهبرداری که چکش برگشت خورده.بانک هم میگفت ما
کاری نمیتونیم بکنیم.یکمی از دوست و اشنا پرسیدیم.گفتن نگران نباشید.طرف در واقع
کارش اینه بهتون پول را برمیگردونه اما چند روزی بیشتر با پول کار میکنه.بعداز یکماه دوباره رفتیم بنگاه
.خوشبختانه زیاد اذیت نکرد و گفت ساری عصر بیایید بهتون پول نقد میدم.رفتیم و پول
را گرفتیم اما در کل اعصابی از ما رفت که رفت.بعد هم ماجرای کوچیک این خونه.موقع اسباب
کشی که در واقع باید بگم حمل چندتا چمدون لباس به خونه.سرایدار که اینجا بهش سوپر
میگن.گفت راستی من یک دراور یا همون کمدهای کشویی دارم و میفروشم.گفتیم چند.گفت
فلان دلار.کمی چونه زدیم و بهمان دلار خریدیم.بعد از اینکه پول دادیم فهمیدیم کمد
برای مستاجر قبلی بوده نمیخواسته و همینطوری بهش داده بوده.خوب نمیگم چرا ما پول
دادیم.مشکل این بود که سوپر یک قیمت خیلی بیشتر از حد نرمال گفته بود ما هم بقیمتها اشنایی نداشتیم و ساده بازی دراوردیم.وکلی ازدست
خودمون حرص خوردیم چرا سریع تصمیم گرفتیم و مثل بچه های ساده عمل کردیم.اما داستان
زود باوری من وراستین بهمین جا ختم نمیشه.درواقع یا ما خیلی ساده هستیم که به
اینها اعتماد میکنیم و حرفهاشون را باور میکنیم یا واقعا اینجا خبری از اون سادگی
و صداقت و کمک رسانی نیست.خب حالا بریم سراغ داستان امروز.بعله امروز ما تو کریگز
لیست یک مبل چرمی مشکی شیک دیدیم با قیمت 150 دلا تومحله که دوبلوک بالاتر برای فروش
گذوشته بودن.قرار گذاشتیم و رفتیم خونش.توی راه کلی هم بهمدیگه گفتیم سریع تصمیم نگیریم وحسابی چونه بزنیم.طرف پسر جوونی بود که خونه مرتب وظاهر
موجهی داشت .دوتا نمونه ازمبل هم داشت یکی جلوی تلویزیون و اون یکی تو اتاق خواب.مبلها
هم تخت خواب شو بود.هردو ظاهر سالمی داشت و طرف هم گفت کاملا سالمن و هیچ مشکلی ندارن دقیقا
ازش پرسیدیم کدوم کمتر استفاده شده.گفت اونی که تو اتاقه کمتر استفاده شده.گفتیم
باشه پس همین را میبریم .ظاهرش کاملا سالم و نو بود. تخفیف گرفتیم و 100 دلار نقد
دادیم و خوشحال اوردیم خونه و ووقتی به حالت مبل دراوردیم فهمیدیم یک طرفش مشکل
داره و شکسته وعملا اگه به دیوار تکیه ندهیم نمیتونیم ازش استفاده کنیم.تماس
گرفتیم و گفتیم مبل مشکل داره ونگفتی میخواهیم عوض کنیم.گفت معامله انجام شده وشما وقت داشتید تا چک کنید .الان مبل از
خونه بیرون رفته و نه برمیگردونم و نه عوض میکنم.خلاصه چی میتونستیم بگیم.اشکال از
ما بود که به حرفش اعتماد کرده بودیم.اشکال از ما بود که دقت نکرده بودیم مثل همیشه مثل دوبچه مثبت رفته بودیم پرسیده بودیم قیمت اخر چند میدی وایشون گفته بود بهمان و پول را داده بودیم و برگشته بودیم وبازهم
اشکال ازما بود به حرف طرف اعتماد کرده بودیم وکامل وارسیش نکرده بودیم وهمین که دیدیم ظاهرا سالمه
خریدیمش.درواقع حرف طرف که میگفت سالمه و هیچ مشکلی نداره
را باور کردیم شاید چون از یک امریکایی انتظار دروغ نداشتیم چون شاید فکر میکردیم
معامله های اینجا بر مبنای صداقته.چون شاید صداقت اساس زندگی ما هست وفکر میکردیم
دروغ و کلک مختص ایرانه و اینجا یا نیست یا خیلی کمه.میدونید بچه ها کلا ارزش مادی
این دروغها 300 دلار بود اما از لحاظ روحی واقعا حس بدیه اینکه بدونی کلاه سرت
رفته.دروغ بهت گفتن.ازت کلاهبرداری کردن و اینکه نباید اطمینان کنی نباید باور کنی.کلا
به یک نتیجه رسیدیم خودمون را که نمیتونیم تغییر بدیم.ما ساده و صادقیم اما دیگه
هیچوقت دست دوم نمیخریم.ودیگه اینکه به هیچ امریکایی اعتماد نمیکنیم مگه اینکه
خلافش ثابت بشه.
