امروز:

این سال لعنتی

» نوع مطلب : چرت و پرت نویسی ،چكه چكه  ،روزها در اون سر دنیا(سال اول) ،

یک مدته ننوشتم.نه اینکه از شدت درس وقت اومدن به اینجا را پیدا نکرده باشم.نه. درس میخونم اما معمولی.درواقع  تواین روزها یا حسم خیلی خیلی بدبوده یا حسم معمولی که وقتی حسم معمولی بوده فیلم و سریال دیدم ووقتی هم حسم بد بوده نمیخواستم بیام اینجا بازناله وفغان کنم.اماخوب اون وقت هیچ پستی هم درکار نیست پس مجبورید یک پست تلخ دیگه هم بخونید.... رفته بودیم اتلانتا خیلی حسمون خوب شده بود. کلی امید پیدا کرده بودیم برای ادامه زندگی. خوب ما اصلا نوع ووضع زندگی الانمون  تو نیویورک را دوست نداریم. شاید نیویورک زرق و برق خیلی بیشتری نسبت به ایالتهای دیگه داشته باشه و هرموقع اراده کنی جایی برای تفریح پیدا می کنی. اما اولا همه اینها نیاز به یک سطح مناسب ار کار ودرامدهست که فعلا برای ما مقدور نیست . درثانی اخرهر شهر بزرگی عین تهران خودمونه.یعنی استرس و بدوبدو را میشه دید. زندگی از نوع اپارتمان نشینی و برج نشینی. وکلا برای من که مدتیه دارم استرس را  تحمل میکنم مناسب نیست.  اصلا بذار یک مثال بزنم. تواین اپارتمانمون ما هرروز در جریان زندگی همسایه هامون هستیم.یعنی اونقدر دیوارهای این اپارنمان چرته.اخه یک لایه چوب نازک که عایق نمیشه.خلاصه همه اتفاقات را میفهمم. مثلا امروز همسایه هندیمون با یکی دعوا داشت.یا همسایه مسن بغل دستیمون عاشق فیلمهای اونطوریست و هرچندروز یکبار فیلم میبینه و بدتر و وحشتناکتر ازاون همسایه بالاسریمون هست که عملا هر هفته یکی از اون فیلمها را داره . چی بگم.... تازه غیر از این باور کنید هرروز دقیقا هرروز ساعتها مبلمانش را جابجا میکنه.یکی نیست بهش بگه اخه خانم عزیز یک اپارتمان 60 متری مگه تغییر دکوراسون هرروزه میخواد......حالا اینها را گفتم که چی ؟که بگم مثلا تو همون اتلانتا که من دیدم و مطمئنم خیلی از ایالتها اینطوریه با این پول میتونی یک خونه نوساز و چند خوابه اجاره کنی.یک خونه کاملا تر و تمیز بدون اینهمه اعصاب خورد شدن هرروزه.......یا بگذار از متروهای اینجا بگم.عملا بخاطر ترافیک سنگین خیلی از ادمهای قشر متوسط از ماشین استفاده نمی کنن.حالا میخواهی از سیستم مترو استفاده کنی حسنش اینه که خیلی راحت بهرجایی دوست داری بری خط و ایستگاه پیدا کنی. گفته بودم متروها کثیفه .اون مهم نیست چون بهش عادت میکنی.اما مساله ادمهان.خیلی از اقشار مردم از مترو استفاده میکنن. ازجمله ادمهای خیلی فقیر. این را هم اضافه کنم که ماتا جایی که بتونیم به اینجورادمها کمک میکنیم. وادمهای متوسط عبوس و خسته. خلاصه این صحنه ای نیست که من دوست داشته باشم همیشه ببینم.......صدالبته منهتن خیلی خیلی خوشگلتر از عکسهاش هست و مسلما خیلیها از جو زنده و فعال اون لذت میبرن. مطمئنا اینجا همیشه کنسرتی و برنامه ای هست.حتما دیدن بارها و دیسکوهای مالامال از ادم باید جالب باشه. اما فعلا مناسب من نیست. شاید بعدا مثلا ده سال دیگه که از سکوت و ارامش خسته بشم و دلم هیجان بخواد.دوست داشته باشم توهمچین محیطی زندگی کنم .نه این روزها که هر دوسه روز میشینیم و خیلی جدی راجع به برگشتن موقت اخر ژانویه حرف میزنیم.نه این روزها که میبینیم تا حالا 30 هزار دلار خرج کرده ایم و از حالا تا اخر می 20 هزارتای دیگه باید خرج کنیم.اونوقت میشینی برنامه های اینجا را میبینی.میبینی یک امریکایی 10 هزار دلار برنده میشه چقدراز خوشحالی گریه میکنه.اوووف .خلاصه اومدنمون بی فاند تصمیم اشتباهی بود.یکی از بدترین تصمیم هامون بود.ریسک خیلی بزرگی کردیم.ریسکی که خیلی از ادمهای دیگه این کار را نمیکنن. اونها نشستن و منتظرن ببینن سرنوشت ما چی میشه.(منظوم شماها نیستید.منظورم اشناهای غریبه هست که مارامیشناسن. فامیل و دوستهای دشمن) البته بیخیال ادمهای دیگه که فعلا اصلا یا حداقل خیلی کم برام مهمه که چی فکر میکنن. مهم خودمون هست که داریم با تموم زندگیمون قماربدی میکنیم. خوب خوشبختانه این مسایل تقریبا شامل حال ما میشه و اکثریت مهاجرها راضین و خیلی زود به ارامش زندگیشون رسیدن. پس اونهایی که دارن میان با خوندن این پست نگران نشن.بیایید مردم راضین. وقتی هم به قسمت کار وزندگی برسید اوضاع خیلی بهتر هم میشه. امیدوارم خواب بد من هم تموم بشه


نوشته شده در : یکشنبه 21 دی 1393  توسط : اسمان پندار.    نظرات() .

بهارک
دوشنبه 22 دی 1393 18:49
سلام. میگم که شما بنویس هر کی دوست داره مطالب شاد و هیجان انگیز بخونه اینا رو نخونه. عزیزم شما اگه با وبلاگت درد دل نکنی با کی درد دل کنی... بنویس مام با جون و دل میخونیم و حسابی در جریان قرار میگیریم و برات هم حسابی دعا میکنیم. امیدوارم اون بیست هزارتای دیگه که باید خرج کنین یه جوری تخفیف بخوره و خدا کمکتون کنه که این قدر دلهره نداشته باشین. به هر حال همه مون یه جوری تو زندگی یه خطی روی روحمون کشیده شده و همه اون پریشانیا الان داره به این شکل خودشو نشون میده. امیدوارم برات .
پاسخ اسمان پندار : بهارك عزیزم، دوست گلم خیلی خیلی لطف داری، راستش خودم هم دوست ندارم پستهام غرغرباشه، اما دقیقا شده قضیه اینكه پس برای كی بگم! اخه جزراستین كه باهم زندگی میكنیم هیچ كس مثل شما درجریان زندگیمون نیست. فوق فوقش هرازگاهی به خواهری یا برادری بگم اینجا زندگی سخته، اما بازهم مثل اینجا نمیتونم كامل ازاحساساتم بنویسم. راستی این هفته خوب بود منتظرم كامل بشه وبیام براتون ازشیرینیها هم بگم. مرسی بهارك مهربونم كه هستی ودركم میكنی
صبا
دوشنبه 22 دی 1393 13:21
ادامه
ببین خانومی اگر یک مسافرت می خواستی بری آمریکا ونیویورک و اون ایالت رو ببینی از این 30 هزار دلار که هزینه کردی فکر کنم حداقل 10 ، 12 هزار تا باید هزینه می کردی . پس مقداری از این مبلغ رو بذار هزینه دیدن آمریکا و .... بقیه اش هم منطق می گه که باید برای رسیدن به هدفت هزینه کنی. سخت بودن مهاجرت هم همین هاست دیگه. خودت باید بدونی و تحمل کنی. اون کسی که هم که 1000 دلار می بره و ذوق می کنه دیگه شانس داشته که از اول اونجا بوده. در ضمن همین که شوهرت هم باهات همراه و همدل هست خیلی مهم است.
پاسخ اسمان پندار : صبای گلم جواب هرسه كامنتت را توكامنت قبلی نوشتم، فقط ارزو میكنم شرایط زودترتغییركنه ، فقط صباجون یك مطلب هم اضافه كنم من هم همیشه خیلی اصطلاح جهان اول وسوم رااستفاده میكردم، وفكرمیكردم یكدنیا فاصله هست بین كشورما وامریكا، میخوام بهت بگم عزیزم اصلا اصلا اینطورفكرنكن ، میدونم سخته ندیده باوركنی، اما باوركن ، فقط وفقط جهان اول وسومی توفرهنگ معنی داره، تو ادمهاوسران مملكت ما واونها، مثلا اینجا زیادمیبینی ادمها تومتروكتاب بخونن، اما توایران ادمهای كتاب خون دوروبرمون انگشت شمارن، شایدتنها مساله ای كه بشه دلیل محكم یكی مساله مدیران باشه ویكی هم این كه نتونی ادمهای ایران را تحمل كنی ، البته این به این معنی نیست كه ادمهای اینجا هم گل وبلبلن، فقط طنزتلخش تو این هست اینجا مجبوری تحمل كنی :))
صبا
دوشنبه 22 دی 1393 13:10
سلام آسمون جون.(منو که یادت می یاد.)
من خیلی وقته برام کامنت نذاشتم، دقیقا از وقتی که شروع کردی به غر زدن. و دقیقا شدم از اون دسته آدم هایی که نشستم ببینم چکار می کنی. می دونی که منم مثل خودت خیلی خواهان رفتن بودم و هستم.
خوب ببین من اگر خودم هم بخواهم یک حرکتی به این بزرگی انجام بدم یک چیزی بین 100 تا 150 میلیون براش در نظر می گیرم(تقریبا نصف کل سرمایه زندگیم). کم کاری که نیست. مهاجرت از ایران جهان سوم به آمریکای جهان اول! اونم تو سن 36 یا 37 سالگی ما. پس خانوم هزینه می خواد و باید که بخواد و برای رسیدن به اون نقطه باید هزینه کنی. ادامه تو کامنت بعد
پاسخ اسمان پندار : سلام صبای گلم، معلومه كه یادم میاد، گل خانم اصلا ازگفتن ادمهای كه نشستن ببینن ما به كجا میرسیم خواننده هام نبودن، اصلا قضیه وبلاگ ووبلاگ نویسی یعنی دنبال كردن زندگی ادمها وگرفتن تجربه ودرس وخودمن هم قبل ازاومدن وبلاگ خون حرفه ای بودم، راستش صبا جون باحرفت موافقم كه مهاجرت خرج داره وبایدبهاش رابدیم اما میدونم كه میشد خیلی خیلی كمترهزینه كرد، دركل شاید حتی هزینه كردن ١٥٠ میلیون برای دانشجویی هم زیادباشه ،ولی ما مجبورهستیم این مبلغ رافقط برای یكسال بدیم ،ببین سرمایه ما تقریبا باهم برابربود( فعل بوداستفاده میكنم چون نصفش رفت) پس بهترمیتونی دركم كنی، صباجون من مجبورشدم غیرازماشین، نصف خونمون راهم بفروشم، وحالا كل سرمایه من نصف خونه هست كه تابستون اینده بایدبفروشیم واین پول حتی كمتراز١٥٠ میلیون هست كه كفاف خرج یكسال اینجا را نمیده ، اینه كه میترسونتم، بایدقرض كنیم اما خب مبلغ قرض هم حداكثر٥٠ میلیون باشه، ایا تااونزمان ما به مرحله كاررسیدیم یا نه؟ اینها فكرهایی هست كه میترسونتم، خلاصه گل خانم این راهش نبودكه من اومدم اما توتكرارش نكن واگه خواستی اقدام كنی ازراه مطمئنش بیا
شلاله
دوشنبه 22 دی 1393 10:49
بهترین مملکت دنیا هم که باشی باید اونقدر داشته باشی که بتونی مثلا یه جای یه کم خوب بری و تفریح کنی اونم شما که تو ایران استاندارد زندگی تون بالا بوده
باور کن آسمان سطر به سطر که خوندم منم همراه تو حرص خوردم
آخ نگو این آشناهای غریبه رو که چقدر خوب میفهمت منتظرن یه کم پات سر بخوره بشکن بزنن.. تو خوشی ها و موفقیتها کور و کر هستن همینا !!
تو این چند روزه همش جمله تو جلوی چشمم بود که گفته بودی قوی باشم حالا من میخوام ازت که همونطوری که قبلا هم قوی بودی بازم روحیه ت رو نبازی خانم دکتر و قوی باشی
پاسخ اسمان پندار : سلام شلاله جونم، چطوری گل خانم؟ نگرانیها برطرف شده؟ متاسفانه ما دوروبرمون چندتایی ازاین اشناهای به ظاهردلسوز اما قلبا جوردیگه داریم....... بیخیالشون، حرف ازسطح زندگیم زدی یاد ایران افتادم، دلم برای اون زندگی نیمه لوكسم تنگ شده ،دیگه كه حتی اگه برگردم اونها بدست نمیادمسیرطولانی وسختی برای رسیدن به اون سطح اززندگی اینجا دارم، وضعیت زندگی الانم كه خیلی مسخرست، كاملا دانشجویی، اما خوبیش اینه كه ماادمها زودعادت میكنیم ودیگه بشدت ماه اول اذیتم نمیكنه، شلاله جونم بیا دست هم رابگیریم وهردوباهم قوی باشیم، دوتا ادم خیلی قوی
نظرات پس از تایید نشان داده خواهند شد.
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Website Traffic | Buy Targeted Website Traffic