سلام به همگی و سلام به دوستهای خوبم.مخصوصا دوستانی که برای پست قبل برام کامنت گذاشتن. نوشتن اون پست و کامنتهای شما کلی سبکم کرد و دوسه روزه بدون اینکه اتفاق خاصی افتاده باشه برای خودم میشنگم و خوشم. دیدم نا مردیه شما را از حالم بی خبر بگذارم . پس اومدم بگم اوضاع روحیم خوبه و دماغم چاقه .فرصت نشده کامنتهاتون را جواب بدم.اخه پشت هر کامنتی یکدنیا محبته و نمیخوام فقط یک جمله براش بنویسم. دوستتون دارم خیلی زیاد. میخوام دفعه بعد که میام براتون از دیدنیهای اینجا بگم و از دوستهای جدیدمون و کلا لحظات خوب ..... و امیدوارم این دفعات بیشتر و بیشتر بشه و پستهای غمدار کمتر و کمتر......
نوشته شده در : شنبه 18 بهمن 1393 توسط : اسمان پندار. .
درمورد توتورینگ دانشگاه معمولا توتورینگ سرویس دارند و شما باید از طریق آنها اقدام کنی و شخصی نمی توانید آگهی به برد دانشگاه بزنی.
درباره خانه،اگر بگردید یک سری خانه ها هستند که توسط خود فرد اجاره داده می شوند و نه بنگاه املاک. هدفتون باید پیدا کردن چنین خانه هایی باشد چون معمولا ارزونتر هستند.
در مورد هزینه ها هم طبعا تصمیم شخصی است. ما مطلقا نمی تونستیم بیشتر خرج کنیم چون پشتوانه مالی نداشتیم و باید اساس زندگیمون بر مبنای همون فاند می بود. اما اینکه می گویید حوالی ۴۰ هستید و ۴-۵ سال زندگی سخت برایتون مقدور نیست جدا چرا می خواهید دکترا اپلای کنید؟ دکترا یعنی ۴-۵ سال زندگی سخت . از اون طرف یعنی همسرتون ۴-۵ سال هم بیکاری داشته باشند. همه ما تعاریف و آرزوها و ایده های خودمون رو درباره زندگی داریم. یکبار بنشینید با همسرتون و ببینید آیا ۴-۵ سال زندگی با پول خیلی کم و بیکاری ایشون مطابق ایده آلهایتان از زندگی هست و آیا اصلا ارزشش را دارد.
آخر هم اینکه من زن هستم و منظرو از همسرم شوهرم بود :)
به امید خبرهایی بهتر از شما :)
منظورم از شبکه آشنا برای کار سیاه کسانی است که سالهاست اینجا هستند نه دانشجوها. مثلا یک ایرانی که سوپر مارکت داره یا داروخانه داره و فرضا کسی را به عنوان کشیر نیاز دارد. دانشجوها چنین روابطی ندارند و کمکی به شما نمی توانند کنند. سراغ افراد قدیمی بروید. شاید بد نباشه دنبال سوپرمارکت یا داروخانه یا آرایشگاه ایرانی بگردید تا با این تیپ افراد آشنا شوید.
در مورد دکترا، شما نوشته بودید امید داشتید که همین مستر رو به پی اچ دی تبدیل کنید و فاند بگیرید و دانشگاه مخالفت کرده. من هم نوشتم طبیعی است و راهش این نیست. اما طبعا می توانید برای دانشگاههای دیگر برای دکترا دوباره اپلای کنید. در این زمینه هم واقع بین باشید که شانس کمی وجود دارد چون جدای از نمره زبان شرایط سنی و فاصله افتادن بین مدارک نیز مهم است. همون طور که خودتون گفتید ددلاین اکثر دانشگاه ها گذشته و آپشن های خیلی محدودی دارید. بین همین ها هم دنبال آنهایی باشید که رنگ پایینی دارند و در ایالت های دورافتاده هستند. مثلا وایومینگ یا نورث داکوتا یا ویسکانسین یا ورمانت. البته این رو هم یادتون باشه زندگی در چنین ایالاتی بسیار بسیار سخت تر از وضع فعلیتون است. چون مثلا جمعیت شهر های دانشجویی ۱۰۰۰۰ نفر است و کل شهر یک خیابان اصلی دارد و سه چهار تا بار کوچک و رستوران. اگر واقعا دنبال درس نباشید تحمل شرایط براتون سخت خواهد بود.
در مورد دکتری هم ممنون از توضیحت. بله من ترجیح میدادم اول دانشگاه خودم باشم تا دردسرهای اپلای را نداشته باشم که ظاهرا حتما باید مستر را تموم کنم. در مورد بقیه دانشگاهها هم حقیقت تلخی را گفتی. غیر از زبان. گپ تحصیلی و احتمالا سن هم موثره:( خوب با توجه به گذشتن ددلاینها وواقعیتها یکجورهایی من باید برای تموم کردن مسترو شروع پی اچ دی بعد از اون برنامه ریزی کنم...راستی دوست عزیز یک سوال دیگه هم دارم. نظرتون در مورد قبول کردن واحدهای مستر برای پی اچ دی چیه؟ منظورم اینه که این مورد فقط موقعی هست که هردو سطح را توی یک دانشگاه ویک رشته داشته باشیم یا دانشگاه من استثنا هست و اولین باره که این مطلب را میشنوید؟ (متاسفانه شنیدم دانشگاهم به بچه های پی اچ دی هم خیلی سخت فاند میده و گرنه این میتونست گزینه خوبی برای ادامه تحصیل باشه) امیدوارم همیشه موفق وشاد باشید
تو حتی اگه بخوای هم برگردی باز یه خانوم دکتری حتی اگه به قول اونا کار جنرال کرده باشی که همینم عرضه میخواد.والا
من باور دارم که روزای خیلی خوبی در انتظارت هستن فقط باید این یکی دو سال اول مهاجرت بگذره همین
آخششششششش حالت خوبه
خدا رو شکر
پولا فدای سرت بابا
خیلی بیشترش رو به دست میاری
که به نظرت اینایی که خرجیدی رقمی نمیان
باز تو شکر خدا همون پولا رو داشتی که از دست بدی ببین من حتی اونو هم ندارم که از دسن بدمو بگم فدای سرم !!!