حسابی تنبل شدم و هرروز پست گذاشتن را به فردا موکول میکنم اما گفتم امروز هرطور شده بیام. براتون بگم که تقریبا یکهفته ای هست اینطرف ابیم. خونه دوستهامون هستیم و حسابی کنگرخوردیم لنگر انداختیم. البته اونها هم اصرار میکنن که برای خونه پیداکردن خیلی عجله نکنیم و بگذاریم فصل دانشجویی تموم بشه. ما هم بصورت جدی این پروسه را شروع نکردیم. گرچه دیروز برای یکی دوتا پیام گذاشتیم که جواب ندادندو ظاهرا این پروسه بهمین راحتی که فکر میکنیم نیست وکمی دنگ و فنگ داره. امسال هم که بطور کل خونه پیداکردنمون با پارسال فرق داره. پارسال ما میرفتیم بنگاه و دنبال اپارتمان میگشتیم. اما امسال چون فقط میخواهیم یک اتاق از یک اپارتمان را بگیریم از سایتهای مخصوص اینکار استفاده میکنیم. اینطور بگم اینقدر این روش اینجا محبوب هست وتعدادادمهایی که اینکاررا مبکنن زیاده که سایتهای خودش را هم داره.اجاره اش هم حدودا نصف مبلغ پارسالمون میشه که برای ما نعمته. زیاد هم وسواس خاصی تو این مورد نداریم چون حدس میزنیم برنامه زندگیمون طوری پیش بره که فقط همین یک ترم از امسال اینجا باشیم. بااینکه بطور کل طبق ویزا ما اجازه نداریم بیشتر از 5 ماه دور از امریکا باشیم اما همون 5 ماه هم برای انجام دادن کارها کافیه. خوب از حس و حال هم کمی بگم. بجز روز اول و تک توک یک چندساعتی درکل اوضاع روحیمون خوب هست و اززندگی نیویورکی لذت میبریم. اصلا امسال یک فرق اساسی با پارسال داره. پارسال مافقط زشتیهای اینجا را میدیدم حالا از دل این زشتیها میتونیم سیستمهایی را هم ببینیم که به راحتی مردم کمک میکنه. مثلا فرودگاه. امسال فقط بجای دیدن سادگی فرودگاه. سیستمی را دیدیدم که به سریعترراه افتادن کارمسافر و جلوگیری از پیچیدگی وسردرگم شدن کمک میکنه. یا مثلا کثیفی متروها مثل پارسال تو ذوقمون نزد چون از قبل میدونستیم چه خبره. دیگه اینکه امسال خیلی بیشتر از پارسال ازحال و هوای منهتن لذت میبرم. منهتن شامل یک پنجم نیویورک هست که ساختمان های بلندی داره و مردم و توریستها برای گشت و گذارمیرن این منطقه. البته مرکز کلی اتفاقات اقتصادی و فشن و غیره هم هست و برای همین ظاهر شیکتری نسبت به بقیه شهر داره. مثلا فرض کنید تجریش را تو تهران. و مردمی که قصد دارند با دوستشون برن تو ولیعصر قدم بزنن و یا برندیک کافی شاپ شیک و مجلسی قهوه بخورند. حالا همین را بنسبت و ابعاد بزرگتر تصور کنید. خلاصه داشتم میگفتم امسال کلی از منهتن گردی لذت میبرم و باعلاقه تیپهای تابستونی مردم را نگاه میکنم. دیگه خدمتتون بگم که من هنوز موفق به تغییر تیپم نشدم چون فعلا زندگی دانشجویی داریم و دارام دیرام. اما یواش یواش دارم بسمتش میرم و انشالله تا ده سال دیگه از شر این لباسهای قدیمی راحت میشم:))) شوخی کردم. راستی دانشگاه هم از هفته دیگه شروع میشه برای همین هنوز یک هفته دیگه تعطیلم. کارراستین هم بصورت تق و لق شروع شده. یعنی قضیه از این قراره که این دوستش که راستین پیشش کارمیکرد میخواد تغییرشغل بده و البته ما چشممون اب نمیخوره تا به این زودی کاروکاسبی جدیدش راه بیافته. رواین حساب راستین باید بفکرکاردیگه ای باشه. حالا باز یکنفررا درنظر داره که امیدوارم درست بشه. یعنی امسال میخواستیم کمی فکرمون بابت این چیزها راحت باشه که هنوز نشده:( دیگه اینکه امسال من مثل پارسال رزومه بدست راه نیافتادم تو دپارتمانهای مختلف. فکر میکنم پیداکردن کارراه و روشی غیر این داره. شاید اگه تابستون اینجا بودم و یک کلاس عملی سه روزه پولی را گذرونده بودم الان استادمون یک کار تو ازمایشگاه بهم میداد. نمیدونم من که هنوز نفهمیدم اوضاع از چه قراره. راستی امسال چون شرایطم تو ایران تغییر کرده و من نیاز به ویزای مولتیپل برای چندسال اینده دارم. احتمالا امسال برای پی اچ دی اقدام کنم. واااااااای تافل را بگو. خدایا اخه این چه فوبیایی هست من از تافل و ایلتز دارم. خوب دیگه هیچی. خوب و خوش باشید.
نوشته شده در : چهارشنبه 11 شهریور 1394 توسط : اسمان پندار. .
ما هم میخوایم برای چند ماه اول اتاق اجاره کنیم، فک میکنم تجربه جالبی باشه و توی هزینه ها هم حسابی صرفه جویی بشه مخصوصا ما که اون اول نه کردیت داریم، نه سوشالمون اومده، نه کسی هست ضامن بشه و باید چند تا اجاره رو پیش بدیم.
امیدوارم برای دکتری پذیرش عالی فول فاند از یه دانشگاه معتبر بگیری.