امروز:

همخونه

» نوع مطلب : روزها در اون سر دنیا(سال دوم) ،پندهای اسمونی اونور ابی ،

راستین تو اشپزخونه هست و درحین درست کردن کتلت مشغول گپ زدن با همخونه ایهای مجارمون هست.  بهتره بگم همنشینهای دوست داشتنیمون. واقعا خوشحالم که خوش شانس بودیم و با این بچه ها هم خونه شدیم. دختر و پسری که مدام درحال شوخی کردن و خندیدن هستند. سربسر همدیگه میگذارند و از شوخی با هم لذت میبرند. راستین که حسابی باهاشون بخصوص پسر مجار رفیق شده و اون هم یکپای شوخی و خنده هاشون هست. من هم گهگاه مشارکت میکنم. شاید به این خاطر که حتی به زبان خودمون هم فقط با کسانی که خیلی باهاشون صمیمی هستم شوخی میکنم و اکثرافقط با خندیدن همراهی میکنم.زبان انگلیسی هم که مزید بر علت شده. برام خیلی جالبه که راستین با دایره لغات محدود راحت تو بحثها شرکت میکنه و پابپاشون جلو میره.البته صادقانه خودمحاوره  دایره لغات محدودی دارد و حتی استادهای امریکاییمون هم از کلمات اکادمیک تو صحبتشون استفاده نمیکنن.برعکس بعضی از استادهای غیر امریکایی:)  خوب برگردیم سر بحث.چند روز پیش بچه ها پیشنهاد سفر به نیاگارا را دادند. من گفتم بخاطر درس و دانشگاه نمیتونم بیام و اونها گفتند پس اگه ناراحت نمیشی ما راستین را میبریم. البته قرار نیست راستین بره اما من خوشحالم که حتی تو جامعه انگلیسی زبان هم روابط عمومی اون خوب و قوی هست. خوب بگذارید کمی از بقیه خصوصیات هم خونه ایهامون بگم. تمیز هستند و به تمیزی محل زندگیشون اهمیت میدن. بدون هیچ توضیحی فقط از وسایل خودشون استفاده میکنن.حتی موادغذایی. ما یکبار اونها را بصرف ناهار دعوت کردیم. پیتزا مدل ایرانی پختیم. خیلی خوششون اومد و به هفته نخورده سریع خودشون را موظف دونستند و یک شب ما را به پاستا دعوت کردند. میدونید منظورم چیه؟ یکجور قدردان و وظیفه شناسن.البته الان اکثر اوقات مقداری از غذاها برای چشیدن یا یک لقمه سبک بهم دیگه تعارف میشه دیگه براتون بگم که عصرها که دختر همسایه از سرکارمیاد بعد از کمی شوخی و خنده با پسر شوخ همسایه میرن سراغ اشپزی. غذاهاشون خیلی سریع اماده میشه و خیلی هم خوشمزه هست.یکبار دختر اشپزی میکنه یکبار پسر. اکثرا گوشت مرغ یا چیزهای دیگه را تفت میدن و با نوعی سس خوشمزه که از خامه ترش تهیه میشه سرو میکنن.شبها تا دیروقت بیدار نیستن وصبحها هم معمولی بیدارمیشن جالبه بدونید که این دوستان با ویزای توریستی اینجا هستند و قراره هرسه ماه از کشور خارج بشن دوباره ویزا بگیرن و برگردن. بااینحال وسایل کاملی برای اتاقشون خریدن. و حتی کار میکنن. مطمئنم بزودی راهی برای موندن هم پیدا میکنن. امروز از همخونه ایهامون نوشتم چون برای بعضی از بچه ها جالب بود تا بیشتر با فرهنگ اینطرفی ها و البته تو این مورد اروپاییها اشنا بشن. هرچند هیچوقت نمیشه از یک نفرراجع به یک جامعه قضاوت کرد. دیگه چیزی بذهنم نمیرسه. روز خوبی داشته باشید


نوشته شده در : شنبه 25 مهر 1394  توسط : اسمان پندار.    نظرات() .

میشل
چهارشنبه 29 مهر 1394 02:41
منظورم اینه نمیاین به شهر فامیلتون و به هوای اونها به ما هم سر بزنین؟! نصفه رسیده كامنتم.
عزیز جان این همسرم ما هم از ناچاری میخواد درس بخونه وگرنه اگر كار بود كه زیر بار نمیرفت.
پاسخ اسمان پندار : هاهاها ، میشل جون معلوم نیست، قراره خانوادم برای ژانویه ازكانادا بیان اینجاوخراب بشن رو سرم، شاید با اونها بریم فلوریدا.البته من امتحان جامع دارم و ازیكطرف دلم میخوادبیان ازیكطرف نه.بازخوبه كمبود كار تونسته انگیزه درس براش بشه، راستین كه حتی زیر بار كلمه اكادمیك خوندن هم نمیره، من كه چشمم بابت همسرم اب نمیخوره اینجا سمت درس و مشق بره
میشل
سه شنبه 28 مهر 1394 15:51
ببین چه راحت با ویزای توریستی میان و میمونن!!
دیگه نمیایین اینطرف به فامیل و یكی دیگه
پاسخ اسمان پندار : میشل این اولین كامنتت از بلادكفرهست، میبینی بلاخره این روز هم رسید:) جمله دومت رانفهمیدم:)))) اما بهرحال خیرمقدم
رها زندگی من
دوشنبه 27 مهر 1394 22:13
اسمان جون چرا اینستاگرام دیگه عكس نمیذاری ؟خوشم امد از همخونه هات و ارزو میكنم روزهای پر از ارامشی را كنار هم بگذرونید
پاسخ اسمان پندار : رها جونم سعی میكنم اما حقیقتش فكر كنم كلا نتونم هرروز یا احتمالا هرهفته عكس بگذارم ، مثلا الان چندهفته هست مسیرم از خونه به دانشگاه بوده و برعكس، برای همین جای جدیدی نرفتم تا عكس بگیرم و بگذارم، صدالبته نیویورك دیدنی زیادداره امامتاسفانه وقت ازاد میخواد كه بری بگردی و عكس بگیری كه خودت بهترمیدونی وضعمون چطوره :) مررسی از ارزوی قشنگت
سجاد
شنبه 25 مهر 1394 22:24
سلام خانم دکتر
اول که درباره مالزی و تایلند که چیزی نگفتین!
دوم که یعنی اینا بوداپست به این زیبایی رو ول کردن اومدن اونجا؟!!!!
پاسخ اسمان پندار : سلام سجادعزیز، ااا راست میگی. خوب بگذار اینطور بگم كوالالامپور شهرمدرنی بود اما اگه دوست داری یكجای كاملا مدرن ببینی دبی را پیشنهاد میكنم یعنی جای جالب توجهی نبود وجز یك معبدش كه واقعا قشنگ بودكمی حوصله سربربود. اهان باغ وحشش هم بد نبود.البته ما دوروزش جزیره پنگورایلند رفتیم كه دقیقا خود بهشت بود، یعنی جزیره طاووسها و یك پرنده با منقاربزرگ. بینهایت عالی بود، اما یادمه برای جزیره كلی پول دادیم كه بهرحال حتی بیشترارزش داشت، بانكوك شهری هست با ساختارخاص، پرازمراكزخریدارزون و تفریحاتی مثل فیل سواری و رفتینگ، ما پوكت هم رفتیم كه حتما تعریف جزایرش را شنیدی مثل فیفی و جیمزباندو این حرفها، من پیشنهادم اینه كه اگه قراره بین مالزی و تایلندیكی را انتخاب كنی تایلند را برو البته اصلا پاتایا را توصیه نمیكنم چون عملا شهرپسرهای مجردایرانی شده ولی پوكت محشره وارزش یك هواپیمای داخلی را هم داره، خوب امیدوارم كافی بوده باشه:) شهراین بچه ها بنظر كه خیلی قشنگه اما میگن درامداینجا بالاتره؛)
رویا
شنبه 25 مهر 1394 11:12
آسمون عزیز خدا را شکر که هم خونه ایهای خوبی داری واقعا جای شکر داره وای اگه بی ملاحظه بودن یانمیتونستی باهاشون ارتباط خوبی برقرار کنی دیگه چی میشد اینکه با ویزای توریستی اومدن کار هم میکنن واسم جالب بود آسمون جون یه روزی میرسه که ما پستهای پشت سر هم مسافرتهات را میخونیم فعلا بچسب به درس.موفق باشی
پاسخ اسمان پندار : رویاجونم ممنونم، اره واقعا بچه های خوبی هستن و برای اولین تجربه همخونه داشتن خیلی خوش شانس بودیم. برای خودمن هم جالبه كه بچه های زرنگی هستن و كارپیدا كردن، مثلا پسر،هنرمنده و با به اشتراك گذاشتن كارهاش تو شبكه های اجتماعی تونسته مشتری پیدا كنه، در مورد خانوم هم نمیدونم چطور كارپیدا كرده، شاید بعدا ازش بپرسم، ممنون عزیزم بابت ارزوی خوشگلت، همینطور برای شما، امیدوارم همیشه به تفریح باشی
نظرات پس از تایید نشان داده خواهند شد.
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Website Traffic | Buy Targeted Website Traffic