امروز:

یادی از دوستان

» نوع مطلب : روزها در اون سر دنیا(سال دوم) ،

فکر میکردم امتحانها تموم بشه حداقل روزی یکبار بیام و پست بگذارم. اما انگار با تموم شدن امتحانها رخوت و سکون هم خانه نشین مغزم شده. باز هم فکر میکردم سه هفته فاصله تا روز رفتنم خیلی زیاده و کلی برای خودم برنامه اموزشی تفریحی گردشی ساک جمع کنی داشتم اما وقتی دیدم امروز بجای برنامه رفتن به دانشگاه  شکستن طلسم باشگاه و بعد گشت و گذار تو خیابون و کمی خرید تا ساعت 2 ظهر خوابیدم و بعد هم فقط   کف اتاق ولو شدم و گشت و گذارم محدود به اینستا و تلگرام و فیس و وب شد فاتحه همه برنامه ریزیها برای این سه هفته که الان شده 2 هفته و نیم را خوندم. از جمله وب گردیها که بهم چسبید رفتن تو لیست پیوندهای وبلاگ خرمالوی سیاه بود. عین اینکه کنترل دست گرفته باشی. تو هر وبلاگ 1-2 دقیقه ای پست اولش را خوندم و بعد زدم دومی. به شما هم پیشنهاد میکنم. احتمالا بتونید تو لیست متنوع پیوندهاش یک وبلاگ مناسب روحیه اتون پیدا کنید. یادم میاد دوسال پیش که تازه وب زده بودم و شمار خواننده هام به بیست نمیرسید که ده تاش بازدید خودم از وب بود  یکی دوبار از خرمالوی سیاه خواستم منرا به لیست پیوندهاش اضافه کنه.خوب اضافه نکرد و الان با این گشت و گذار یاد این خاطره افتادم. البته اضافه کنم که دیگه دنبال اضافه شدن خواننده نیستم و خوشحالم خواننده های خوبی مثل شما دارم. حرف خواننده زدم یاد خواننده هایی افتادم که سال اول بهم سر میزدن و تو اوج ناامیدی من هم دم و سنگ صبورم بودند.بعضیهاشون دیگه اینجا سر نمی زنن اما یاد و خاطرشون همیشه بامن هست باران پاییزی نویسنده وبلاگ ذهن زیبا. کسی که بهش قول داده بودم یکروزی بیاد اون کنسرت ابی برم و حتما یکروزی بخاطر اون و یاد اون روزهای خاکستری میرم. علی عزیز نویسنده وبلاگ خاطرات خاموش . نویسنده وبلاگ اتاق سفید که تو ماههای رفتنم کامنت میگذاشت . نویسنده وبلاگ دفترچه یواشکی که اونهم وبلگش رابست و خیلی دلم میخواد بدونم الان چیکار میکنه.فرمولساز که هنوز مینویسه و وبلاگ معرکه ای هم داره  دوستانی هم بودن که گهگاهی کامنت میگذاشتن و دیگه نمیبینمشان. و دوستهای خیلی عزیزی که هنوز هستند . شماهایی که میخونید و هستید . ممنونم از همه شما. اسم نمیبرم چون زیادید و میترسم اسم کسی جابمونه شرمنده بشم. خوب از کجا به کجا رسیدم . فعلا خداحافظ یا خدافززززززززززززز اوووپس قرمه سبزیم سوخت 


نوشته شده در : چهارشنبه 25 آذر 1394  توسط : اسمان پندار.    نظرات() .

Ali
یکشنبه 29 آذر 1394 00:02
سلام
خواهر خوب، خانم آسمان گرامی،
ممنونم که به یاد ما هستید.
در سکوت، همچنان وبلاگ شما رو میخونم و خوشحالم که مینویسید.
برای شما، همسر و خانواده های گرامیتون خوبترینها رو آرزو داریم.
انشالله سرانجامِ پشتکار و تلاش شما، پربار خواهدبود.

پاسخ اسمان پندار : علی عزیز، خوشحالم كه هستی و ممنون، و متشكر بابت ارزوی قشنگت، امیدوارم در همه مراحل زندگیت شاد خوشبخت و موفق باشی.
زری
چهارشنبه 25 آذر 1394 19:53
خب خیلی طبیعیه بعد از امتحانات زیاد خوابیدی و عملا چند روزت همینطوری بگذره، ولی دیگه حداقل دو هفته از این مدت رو برو رو برنامه.
پاسخ اسمان پندار : :)))) راست میگی اما باید ببینیم این اسمان خوابالو میتونه از این خواب دل بكنه؛)
نظرات پس از تایید نشان داده خواهند شد.
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Website Traffic | Buy Targeted Website Traffic