خوب یكی از بچه ها از من خواسته بود از درس ومشقهای اینجا بنویسم. كلا من ترم اول دانشگاه اونقدر اذیت شدم و در گیر پروسه خونه اجاره كردن شدم كه نصف بیشتر ترم را از دست دادم و تا بخودم بیام پایان ترم رسید اما حالا بعد از سه ترم سیستم درسی اینجا دستم اومده اینجا هم هر استادی برنامه و روش خودش را داره. همون جلسه اول و دوم كه داره درس میده و نحوه امتحانهای میان ترم را میگه میفهمی چطوریه. تا حالا اكثرا جزوه نویسی بوده و بعضیها هم هرجلسه تعدادی مقاله یا مطلب هم میدن كه تو خونه بخونی، حجم درس خوندن اینجا خیلی بیشتر از ایرانه، یعنی تموم ترم مشغول درس خوندنی و با اینحال احساس میكنی وقت كم داری. سر كلاسها میشه اب یا خوراكی خورد اما استادها از حرف زدن و پچ پچ خوششون نمیاد اكثر اوقات سكوت مطلقه.كلاسهای ما ٣ ساعته هست كه عین ٢.٥ حجم بالایی از مطالب را درس میدن اما چون بخاطر تعداد بالای امتحانهای میان ترم هرروز درس را میخونی موقع میان ترم هم برنامت فرق نمیكنه چون ٢٤ساعت روز كه بیشتر نمیشه و همون ساعتها را داری درس میخونی. و اما زبان، من هنوز با زبان مشكل دارم نسبت به ترم ١ وضعیتم خیلی بهترشده اما ١٠٠ درصد نمیفهمم. بااینحال بچه هایی كه تافل ١١٠ دارن میگن كاملا به زبان مسلط هستن. میدونید كلا ما تو ایران به همكلاسیهامون وابسته هستیم اما باید بدونیم اینجا فقط خودمونیم و خودمون و هیچكس جز خودمون نمیتونه كمكمون كنه.خوب اینهم كمی مطلب از درس و مرس.میدونید فرودگاه وین خیلی اروم و خلوته و من حس میكنم كلا همه شهرباید اینجوری باشه، خوشم اومده، نیویورك هیاهو و ازدحام و سروصداش دستكمی از تهران نداره، تازه دوروبرت بیشترهندی و چینی و مكزیكی میبینی .من كه اخرسر حتما میرم یك ایالت دیگه كمی با ارامش زندگی كنم.
نوشته شده در : دوشنبه 14 دی 1394 توسط : اسمان پندار. .