امروز:

هفته اول سفر سوم

سلااااام به همه. صبح یکشنبتون بخیر. چطورید دوستان؟ ما یکهفته ای هست که اومدیم اینجا و خوشبختانه همه چی خوب و خوش بوده. روز اول دوست نازنینمون اومد فرودگاه دنبالمون و ما را رسوند خونه جدید. خونه جدید را از روی عکس پسندیده بودیم و خوشبختانه  مثل عکسش خوب بود .حتی از بعضی جهات بهتر. چون اشپزخانه بزرگتری داشت که تو عکس معلوم نبود و یک بالکن عالی برای تایستون و کولر. خونه دوتا اتاق بیشتر نداره که اتاقها با یک راهروی دراز از هم جدا هستند . یکجورهایی کاملا مستقلند. درواقع چیزی به نام هال نداره. اتاق دوم برای دوتا دختر هندی  هست که دانشجوی دانشگاه خودم اند.حتی یکیشون هم رشته ای البته سال پایینی. دخترهای خوبیند. نسبتا تمیزن. . فقط بینهاییت وسیله دارند ویکمی نامرتبند. کف اشپزخونه و میزش و حتی یخچال پر شده از وسایلشون. البته اشپزخونه قفسه کم داره اما خب عزیزم حتی زنهای خونه دار ایرانی هم انقدر خرت و پرت ندارند که تو فسقل دانشجو در عرض یکسال جمع کردی. فکر میکنم از اینها باشند که مثلا سس میخرن بعد بدون اینکه برای بار دوم استفاده کنن دوباره یک بسته دیگه سس میخرن. احتمالا نصف خوراکیهای یخچال تاریخ گذشته است. البته شاید. یکمی هم کثیفند و ماکروفر و گاز و کابینت با یک لایه چربی پوشانده شده. که الان راستین را فرستادم کمی چیز میز بخره یکمی تمیزش کنیم. البته خود من اصلا کدبانوی خونه دار نیستم اما حتی این حجم کثیفی برای من هم زیاده. بریم سراغ محله. محله خوبی هست. ناحیه جنوب بروکلین اسمش بی ریج هست. همون که سال اول خونه گرفته بودیم. محله مسکونیه خوشگلی هست با قیمتهای مناسب چون فقط یک خط متروی R بیشتر نداره. ساکته و خونه هم به مترو نزدیکه. خلاصه خیلی بهتر از خونه پارسالمونه. دیگه براتون بگم. رفتم دانشگاه و سوپروایزرم گفت که هیچ درسی تابستون ارائه نمیشه به مسئول اینترنشنال که گفتم گفت خوب پس چاره ای نیست برای ترم پاییز بیا. ای توانتی جدید صادر کرد و با این اوصاف سفر مارا جلو انداخت. بععععععله ما اخر می برمیگردیم. میشه نصفه های خرداد. اما میخواهیم خونه را از دست ندهیم. البته بخاطر این هم هست که دپوزیت دادیم و یکجورایی هم مجبوریم کسی را بجای خودمون پیدا کنیم. فعلا دربدر دنبال اینیم که کسی را پیدا کنیم وخونه را برای سه ماه سابلت بدیم. از اونطرف رفتار اقای خریدار داروخانه هم طبیعی نیست وواقعا مشکل داره . از یکطرف پیغام میده پس کی برمیگردید و اگه من مکان مناسب پیدا کردم شما نیستید چیکار کنم و ال و بل. حالا که بهش میگیم ما داریم زودتر برمیگردیم برای قرارداد. میگه نه عجله نکنید و ال و بل. فقط دعا کنید برگشتیم ایران تو کمیسیون خرداد همه چی حل بشه و بره پی کارش. این هفته هم به گشت و گذار با دوستهامون و مهمونی و پاساژ گردی گذشت. باغ وحش نیویورک که تو محله برانکس هم هست رفتیم دیدیم. امروز هم میریم روزولت ایلند را ببینیم حتما براتون عکس میگیرم شما هم ببینید. البته تو خود نیویورک پاساژ به اون معنی نداره. دیدن خود مغازه یک مارک پوشاک به اندازه یک پاساژ وقت میبره :)  . فعلااااااااااا 


نوشته شده در : یکشنبه 2 خرداد 1395  توسط : اسمان پندار.    نظرات() .

نظرات پس از تایید نشان داده خواهند شد.
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Website Traffic | Buy Targeted Website Traffic