تعدادوبلاگهایی كه نویسنده هاش خارج از كشورند و مینویسند خیلی كم شده، خوندن این وبلاگها كمك میكنه با شرایطم بهتر كنار بیام و بدونم مشكلات برای همه هست، همینطور باعث میشه نقاط قوت اونها را الگو خودم قرار بدم و امیدوارتر و قویترادامه بدم، حیف كه روز بروز از تعدادشون كم میشه، جالب اینكه هركی یكجور به اطرافش نگاه میكنه و همین نشون میده ما ادمهاچقدر متفاوت از هم هستیم، خوب طبق معمول من هم اینجا از افكار و احساساتم مینویسم وگهگاه هم از اتفاقات روزانه، براتون بگم كه روزها داره میگذره نه خیلی تند و نه خیلی كند، به كار و كلاس و ورزش مشغولم ، ازاونجا كه اكثرا شهرستانم كمی بخاطر كارهای متفرقه ای که تهران هست وقت كم میارم، یكی از چیزهایی كه جدیدا تو مخم رفته جراحیهای زیبایی هست مثل عمل بینی یا لیپوماتیك، اما خب از اونجا كه مرتب كلاس دارم و ورزش میكنم میدونم تا مدتی باید ورزش را كنار بگذارم و برای همین خیلی مصر به عمل نیستم ،دیگه اینكه مرتب برای تقویت لیسنینگ و كامپرهنسیو سریال فرندز میبینم اما احساس میكنم كافی نیست و باید فكر دیگه ای براش بكنم، كلا ترس غریبی از زبان پیدا كرده ام ، نمیدونم چرا روز بروز بجای اینكه اعتمادبه نفسم بیشتر بشه ترسم بیشتر میشه، شاید بخاطر اینكه شدیدا از پروسه مصاحبه برای پیدا كردن شغل میترسم، دیگه هم تصمیم گرفتم فعلا گرفتن گرین كارت رو تو الویت قرار بدم و برای همین به مدرك مستر اكتفا كنم و دنبال پی اچ دی نرم، احتمالا بعد از اینكه خیالم بابت گرین كارت راحت شد یا پی اچ دی بخونم یا برای هم ارز كردن مدرك داروسازیم اقدام كنم اما فعلا رسیدن به كارو امنیت و زندگی برام الویته چون حسابی از زندگی بسبك دانشجویی خسته شدم و دلم امنیت و ثبات میخواد، راستی یادم باشه یك پست مفصل هم راجع به بچه بنویسم، اخه چندوقت پیش اوباما یك طرح به مجلس داده بود تو همین مورد كه متاسفانه مورد قبول واقع نشد اما احتمالا كلینتن باز طرح را مطرح كنه، البته اگه رییس جمهوربشه، اوووف كه اگه ترامپ بشه چی میشه ( همین الان تو داروخانه یک مریض داشتیم که از امریکا اومده بود نظرش را راجع به انتخابات پرسیدم گفت احتمالش هست ترامپ بشه ;o )میدونید بچه ها كلا اعتماد به نفسم خیلی پایین اومده، امریکا من دو تا دوست هم رشته ای خودم پیدا كردم، اولی كه مثل من داروسازبوده واز ایران اومده بهشتی خونده و قبلش فرزانگان بوده ، یک دانشگاه دیگه داره مستر میخونه و فاند گرفته ، فوق العاده اكتیو هست و مرتب پروژه داره میده و تز هم گرفته، ادم كیف میكنه همچین دختری را میبینه،قصد داره پی اچ دی بخونه، البته رشته اش با من متفاوته و مثل من كارش محاسباتی و عملی نیست، بنظرم اینده درخشانی داره،این درحالی هست که من حتی نمی دونم چطور میشه یک پروژه برداشت. دومین دوستم كه بتارگی باهاش اشنا شدم هم رشته و هم دانشگاه منه، البته من درست قبل از اینكه مرخصی بگیرم و بیام ایران باهاش اشنا شدم دو ترمه که اومده وداره درسش را سه ترمه تموم میكنه، دوستم مقیم كانادا هست و زبان را مسلطه، اونقدر هم درسش خوبه كه از حالا تزگرفته و سوپروایزرمون هم بهش پیشنهاد پی اچ دی داده، هردو دخترهای بینهایت خوبی هستند و خوشحالم كه دوستهایی مثل اونها پیدا كردم، میدونم مقایسه كار خوبی نیست، اما واقعا دلم میخواست توانایی اونها را داشتم نه اینكه شاگرد متوسطی باشم و با دلهره و ترس از اینده روزهام را بگذرونم. البته این درس را از دوران دانشجویی ایرانم هم گرفتم که زندگی مسابقه نیست. وشاگرد زرنگ یا متوسط بودن نقشی در خوشبختی نداره اما باز که دوباره افتادم وسط درس و مشق دلم میخواست میتونستم خودی نشون بدم و بساطی بپا کنم. نه اینکه تازه بخواهم زبانم را قوی کنم و اسکیلهای کامپیوتررا یاد بگیرم. بهرحال چاره ای نیست. یک ترم از درسم مونده و میخوام درست و حسابی از این فرصت استفاده کنم احتمال داره تز بردارم و واقعا دلم میخواد یک کار خوب بیرون بدم . بقیه اش بعدا
نوشته شده در : سه شنبه 8 تیر 1395 توسط : اسمان پندار. .
نقص میهن بلاگ هست که خطا نمیده
واااای امان از این انتخابات آمریکا، حالا شما یه پات اونجاست والله ما هم استرس انتخابات اونجا را داریم:((
نمیدونم كامنت من بهت میرسه یا نه، چون تا حالا دو تا از كامنتهای من تایید نشده فكر میكنم نمیرسه.
نگران نباش.. مگر ادم بدون مشكل هم داریم؟!
من فكر میكنم یه مقدار توجهت به نقاط منفی بیشتر شده تا مثبت، من همیشه هردو موقعیت تو رو به صورت برد برد دیدم، چه ایران و چه امریكا. اینكه هردو همزمان بشه خیلی عالیه ولی اگر یك طرف هم بشه بازهم خوبه و چیز زیادی رو از دست ندادی. شاید موفقیت بقیه به این علته كه اصلا تو ایران چیزی برای از دست دادن ندارن و همین باعث تمركز اهداف شون تو امریكا شده. من هم كلی مشكلات دارم و از خیلی از چیزها تو ایران گذشتم و خیلی هزینه دادم. اما واقعا خودم خجالت میكشم كه بگم چرا؟ چون همیشه دوست داشتم تو امریكا درس بخونم و حالا این موقعیت فراهم شده. مهاجرت كار اسونی نیست و به نظرم باید خیلی از خواسته ها و كمال گرایی ها رو كنار گذاشت به خاطرش. به نظرم الان فقط به اهداف كلی و مهم فكر كن و كوچیك ها رو یه مدت فراموش كن.
امیدوارم از رك گویی من نرنجی، همیشه خودت اونقدر سنحیده صحبت میكنی كه من واقعا حرفی برای گفتن ندارم، اما واقعیت اینكه ادم بدون مشكل نمیشه. فقط این روزها به بهانه انرژی مثبت همه جنبه های مثبت رو بیشتر نمایش میدن.