امروز:

تلفن

» نوع مطلب : من و خودم ،خودشناسی ،

پدری دارم کاملا درونگرا و مادری دارم کاملا برونگرا. هر کدام از ما بچه ها درصدی از ترکیب انهاییم. معتقدم هیچ کدام بصورت مطلق خوب نیست. ترجیح میدادم سهم بیشتری از برونگرایی برده بودم چون بعد از ماهها زندگی دوباره در کنار خانواده ام شناخت بیشتری از خودم پیدا کردم و میتوانم خصوصیاتم را در اونها ببینم و رشتی و ریبایی یا بدی و خوبی هرکدام ااز این شخصیتها را بهتر ببینم . حالا خوب میدونم که برخلاف ظاهرم قلبا من با درصد زیادی درونگرا هستم و این درونگرایی را تقویت میکنم . اما همینطور قلبا میدونم این ترجیح خونه نشینی و تنها لذت بردن خوب نیست. به خواهرم نگاه میکنم که هفته ای یکی گاهی دوبار با دوستانش باغ میروند و دورهمی خوش میگذرونند.  سه دور در هفته باشگاه . دوست جدید پیدا میکند و قرار استخر یا کافی شاپ میگذارند .بارها از من خواسته بهشون ملحق بشم. اما من خونه نشینی را به همنشینی با یک گروه مجرد ترجیح داده ام. چرااا؟ واقعا نمیدونم. یا مثلا در این چندماه  تلفنهای من به دوستانم به تعداد انگشتهای دستم هم نمیرسه.تلفنهای کوتاه . قبلا هم گفته بودم مشکل دوست یابی و نگهداشتن دوست دارم. در حالی که خواهرم مرتب با دوستانش در تماس هست رابطه جدید میسازد و اونها را زنده نگه میدارد. اصلا کلا من به تلفن علاقه خاصی نشون نمیدم و باور دارم حضور همین چندتا دوست در کنارمون هم بخاطر ارتباط داری راستین هست.خوب جدیدا راجع به این موضوع مفصل صحبت کرده ایم. فقط میخواستم بگم که به این نتیجه رسیدم بد نیست کمی  به تلفن کردن به دوستان علاقه پیدا کنم. این درس عملی هست که من از خواهرم یاد گرفتم . بچه ها من برم که داره کلاسم دیر میشه. فعلا


نوشته شده در : شنبه 2 مرداد 1395  توسط : اسمان پندار.    نظرات() .

زری
سه شنبه 19 مرداد 1395 18:55
نیستی؟ کجایی؟
پاسخ اسمان پندار : زری جان، خیلی خیلی سرم شلوغ بود، فردا پرواز دارم سعی میكنم اگه بشه امروز یك پست بنویسم
رویا
یکشنبه 10 مرداد 1395 08:20
من کاملا با سایه عزیز موافقم
پاسخ اسمان پندار : اره خیلی خوب نوشته بود، گل هم برای خودت رویا جون
سایه
یکشنبه 3 مرداد 1395 11:08
چرا درونگراها همش دوست دارن مثل برونگراها باشن؟ به نظر من که این دو تیپ شخصیتی کاملا برابر هستند و هرکدوم یه سری وجه مثبت و منفی دارن. من خودم هم درونگرا هستم و کاملا هم دوست دارم این ویژگی رو و لذت می برم. مثلا عاشق اینم که هر موقع وقت دارم ساعت ها کتاب بخونم و لذت ببرم و کاملا این رو ترجیح میدم به بیرون رفتن با دوستان و با تلفن حرف زدن و ... چندتا دوست نزدیک هم دارم که دیر به دیر باهاشون تماس دارم اما هم اونا میدونن هر وقت بخوان من هستم، هم من میدونم هر وقت بخوام اونا هستن...
به نظر من که هر کدوم این دو تیپ شخصیتی یکسری مزایا و معایب دارن و اینجوری نیست که یکیش بهتر باشه که ما هم سعی کنیم مثل اونا بشیم.
پاسخ اسمان پندار : سایه جون ممنونم از كامنتت، كاملا حرفهات درسته و اونها را قبول دارم اما متاسفانه هنوز خودم نتونستم ویژگیهای شخصیتیم را قبول كنم و باهاشون كنار بیام، شاید هم چون اعضا نزدیك خانوادم برونگرا هستند دچار یك دوگانگی شدم از یكطرف مثل درونگراها عمل میكنم از طرفی بعضی خصوصیات برونگراها را تحسین میكنم و دلم میخواست اونطور بودم ، میدونی سایه جون درواقع شاید بیشتر منتقد خوبی از خودم هستم امیدوارم بمرور روز بروز به مسیر زندگی دلخواهم نزدیك بشم ، و همینطور امیدوارم شما هم همیشه شاد و موفق باشی
نظرات پس از تایید نشان داده خواهند شد.
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Website Traffic | Buy Targeted Website Traffic