همیشه گفته ام فاصله نیوجرسی تا نیویورک مثل فاصله کرج تا تهرانه. حتی قبلا تا حدی این تصور را داشتم که کسانی ساکن نیوجرسی میشوند که دلشون میخواد نیویورک خونه داشته باشند اما چون اینجا گرون تره میرن نیوجرسی و بعد رفت و اومد میکنند . شاید هم یکذره این حرف درست باشه کما اینکه دانشجوهای هندی نیوجرسی اتاق اجاره میکنند . اما دیشب نظرم تا حد زیادی عوض شد. دیشب رفتیم دیدن زوجی از دوستان که بتازگی تو نیوجرسی خونه خریده اند. قبلا یک اپارتمان یک خوابه کوچیک را تو منهتن اجاره کرده بودند. اینبار خونه ای تو قسمت بالایی نیوجرسی خریده اند. برای رفتن از قسمت بالایی منهتن بعد از گذشتن از پل واشنگتن بریج وارد نیوجرسی میشیم. بمحض ورود با منطقه ای سبز و جنگلی روبرو شدیم . انگار نه انگار که تو یکی از خیابونهای اصلیش بودیم بیشتر شباهت به عبور از یکی از جاده های بین جنگلی خودمون تو شمال را داشت که دورتا دور ویلاهای زیبا ساخته باشند. یک جورهایی مثل اتلانتا. و سبک زندگی مورد علاقه من. تا قبل از اون خونه دوستانی رفته بودیم که قسمت پایین ایالت نیوجرسی ساکن هستن و گرچه سبک خونه ها و خیابون ها با نیویورک فرق داره اما باز هم سیستم خیابون کشی و اپارتمان نشینی غالب هست. خلاصه دیدم به نیوجرسی عوض شد و فهمیدم کسی که میره نیوجرسی زندگی میکنه برای این میره چون اون سبک خونه و زندگی و استایل تو نیویورک پیدا نمیشه.در واقع تو نیویورک غیر از بخش لانگ ایلندش خونه به اون سبک نداریم. حتی یکبار که گذری رد میشدم بنظرم تا اون حد سبز و جنگلی نرسید. بچه ها تعریف میکنند تو نیوجرسی دیدن اهو طبیعی هست و چون کسی کاری بهشون نداره اونها هم نمیترسند. کلا دیشب شب خوبی بود. دیدن دوستان و دیدن پیشرفتشون تو زندگی خیلی حس خوبی هست . این زوج خوب هم 4-5 سالی هست که اومدند امریکا. اولین بار که دیدمشون با هم دوست بودند. پارسال تابستون ازدواج کردند و امسال هم خونه خریدند هم دارند بچه دار میشند. دیدن رشد و پیشرفت بچه ها خیلی شیرینه. البته این دوستان گرین کارت برنده شده بودند و یک کوچولو از خانواده های مرفهی هستند اما خوب باز هم احساس میکنم میتونه این اتفاق برای ما هم یافته و شاید ما هم روزی بتونیم خونه خودمون را اینجا بخریم. وسط اینهمه حس مسافر بودن یک جرقه کوچولوی امید خوبه.
نوشته شده در : دوشنبه 29 شهریور 1395 توسط : اسمان پندار. .
ده بار آمدم و رفتم و دلم نیامد کامنتی بگذارم که باعث رنجش ات بشه اما از طرفی فکر می کنم شرط دوستی هم این باشه که بی تفاوت نگذرم.
تو انقدر دل ساده و روح سبکی داری که به آسونی تصویر ذهنی ات از زندگی از این رو به آن رو می شه. آسمونی جان سعی کن کمی هم به آن چیزهایی که نمی بینی دقت کنی. البته خدا می دونه شاید هم خواست ساده دل ات از زندگی باعث تحقق رویاهای صورتی و فانتزی های شیرین ات ازآمریکا شد. فقط دعا کن ترامپ نیاد ته مانده سوخته رویای آمریکایی را هم به همراه بقیه چیزها باد بده.