این ترم هم گذشت. در مجموع این ترم خیلی مفیدتر از ترمهای پیش بود اما از بعضی لحاظ هم اصلا اون طوری که میخواستم پیش بره نرفت. خوب بود چون هم رشته ای های خوب ایرانی پیدا کردم که از اتفاق کلی هم بچه درس خون و موفق هستند. وارد سه تا ازمایشگاه شدم و کلی کار عملی یاد گرفتم. تزم را شروع کردم البته هنوز اون اول اول اولشم. و اما بد بود چون برخلاف تصورم که میتونم برای ترم بهار ga بگیرم نتونستم ga بگیرم. خیلی تلاش کردم اما تا حالا نشده و اگه تا اول ژانویه هم نشه بکل پریده. دیگه اینکه این ترم فقط یک درس اسون داشتم که استادش تا ترمهای قبل به همه a میداد. شاید هم به همین خاطر اسم درسش به اسونی دررفته بود. ظاهرا دانشگاه بهش گیر داده و این ترم با اینکه عملکردم خوب بود رو لج و لجبازی با دانشگاه سیستمش را عوض کرد و از دم به همه از جمله من b داده. من هم b+ گرفتم. به دلم صابون یک a تپل زده بودم که نشد و تازه با این نمره معدلم هم اومد پایین و حسابی حالم گرفته شد. دیگه اینکه قصد دارم برای ترم دیگه اینترنشیب مابین درس بگیرم که تاحالا وقت نکردم اپلای کنم. فکر کنم حداقل باید برای یک پنجاه تا کمپانی اپلای کنم که یکیشون قبول کنه و این پروسه کاملا وقت گیره و زمان هم که مثل چی بسرعت میگذره. اما درکل و رویهمرفته خوبم. دیگه کمتر برای امتحان جامع نگرانم و میدونم اگه خودم را اماده کنم میتونم از پسش بربیام. هرچند انگار پارسال 5 نفر از این امتحان افتادن . مهم نیست بیخیال ........... یک مورد دیگه هم بود که ته دلم خیلی بهش امیدوار بودم و از بابتش خوشحال که اون هم ظاهرا نمیخواد بشه و بشدت حالگیریه. خوب این هم از این. من دیگه برم دیگه درس بخونم. امروز چهارشنبه هست و یکشنبه اینجا کریسمه. یکهو یاد کریسمس سه سال پیش افتادم که ایران بودم و هنوز هیچی معلوم نبود. همون که یک عکس کریسمسی گذاشته بودم........ اون زمان اونجا. توی خونه خودم پشت میز ناهارخوری و صندلیهای محبوبم و حالا اینجاااا. سه سال زمان زیادی نیست برای اینهمه تغییر تو زندگی. اوووف. چه تغییرات بزرگی و چه بهایی. امیدوارم توی سه سال بعد باز هم تغییرات زیادی تو زندگی ام بیافته. به امید اون روز
نوشته شده در : پنجشنبه 2 دی 1395 توسط : اسمان پندار. .