توجیه
من اینجام و همه روزام تکرار.میدونید هر وبلاگی مشخصات خودش را داره.بعضی دوستان متنهای زیبای ادبی مینویسند.بعضی رو زانه هاشون را به زیباترین شکل ممکن بتحریر در میاورند.اونقدر زیبا که تا مدتها توی مغزت رسوب میکنه و بعضا همونجا فسیل میشه.بعضی هم دوست دارند تا جزئی ترین لحظات زندگیشون را با ما شریک بشند که خوندن اونهاتو اوقات بیکاری باعث مسرت و انبساط خاطر میشه.بعضی متنهای سنگین اجتماعی را قلم میزنندو بعضی اشعار زیبا.یک عده همچون ناقوسی اشتباهات و خطاهای انسانی و زشتیهای جامعه را با یک کلمه یا جمله در روح ما مینوازندوعده معدودی هم از تخصصشون برای نوشتن سود میبرند، عده کثیری هم پرچم سفید افکار و اشتباهاتشون را به اهتزاز در اورده اندگاهی هم که زیر بار مشکلات و نامردیها و خشم زمانه کمر خم میکنند اینجا را مامنی برای بیان دردهاشون و سبک کردن روح خستشون می یابند.من جز این دسته هستم.
نوشتن از اتفاقات روزانه اونهم بصورت جذاب ..........اوم ...هنر میخواد که من ندارم.میمونه داد سخن گفتن از تندبادهای سخت زندگی و البته درخشیدن شانس که اولی بسیار و دومی نادرتو زندگی من.
خوب حالا من اینجام و میخوام پست جدید بگذارم و از اونجایی که دست و دلم اکثرا بسمت ترسیم افکارم گرایش دارد و این چندروزهم تغییری تو مسیری زندگی خودنمایی نکرده من موندم و یک پست که سر و ته نداره.
ترسیم افکار چیز قشنگی بود که به ذهنت رسید