امروز:

گزارش ترم جدید

» نوع مطلب : روزها در اون سر دنیا(سال سوم) ،قدم به قدم، روز به روز تا اون بالاها ،

سلام سلام احوال همگی؟
اقا، خانم من تنبل نشدم. وقت نمیکنم. یعنی تموم روز و تقریبا هفت روز هفته را دارم میدوم باز هم وقت کم میارم و هرروز کلی کار برای انجام دادن دارم.  خوب الان حساب کردم دقیقا 15 روز هست که من امتحان جامع خر را دادم رفت ولی اونقدر تو این مدت بالا پایین و برنامه داشتم که احساس میکنم یکماه شده. اول از همه براتون بگم امتحان سخت بود و چند نفر هم افتادند اما من حداقل خیالم بابت نتیجه راحت بود. یک هفته بعدش هم نتایج اعلام شد که پاس کرده بودم. نتیجه هم فقط پاس و ردی بود و بااینکه دلم میخواست بدونم چند مرده حلاج بودم اما نفهمیدم.
دیگه براتون بگم کلی این دوهفته غیر از اتفاقات فوق شیرین ترامپی داستان کار داشتم. داستان کار من را تا اونجا فهمیده بودید که من یک کار دفتری گرفتم. یک هفته رفتم که مت سنتر بهم پیشنهاد کار با دوبرابر حقوق داد. به اسم gea اونرا هم دوهفته رفتم. درعین حال بشدت دنبال ga بودم چون ga داشتن یعنی معاف از شهریه شدن. دوماه بود منتظر جواب یک استاد بودم هرهفته میرم میدیدمش میگفت هفته دیگه بیا. خلاصه بعد دو ماه علافی گفت ga ندارم. حالا این وسط حال و روزم بابت سیاست خورد و خاکشیر بود این هم اضافه شد. باز پریدم و این در و اون در زدم و سرتون را درد نیارم اخرش از همون استاد زاغارت معلوم احال مزخرفمون که تعریفش را قبلا کرده بودم یک ga گرفتم. و خوشبختانه بعد از 4 ترم موفق شدم این طلسم را بشکنم و از شهریه و پول جور کردن معاف بشم. هووووراااااا. 
دیگه اینکه ga من باز شانسی کار دفتری هست و یعنی یک هوا دردسر برای گوش نااشنای من به انگلیسی. با لهجه یکی از رییسهام مشکل ندارم اما واقعا با لهجه یکی دیگه اشون بشدت مشکل دارم. ( نمیدونم چطوری و یکهویی میتونم با اصطلاحات روزمره اشون اشنا بشم)  شاید لازمه اضافه کنم من نسبت به دوسال پیش زبانم خیلی بهتر شده اما همچنان با مسلط و راحت و بدون فکر حرف زدن فاصله دارم. 
حالا این وسط اومدم یک دردسر دیگه هم برای خودم خریدم و برای سه هفته دیگه برای ژورنال کلاب رشته امون  که هرهفته تو دانشگاه برگزار میشه برای پرزنت کردن یک مقاله کاندید شدم. از حالا تا سه هفته دیگه تو سرم میزنم تا  اونرا هم بدم و خلاص بشم. البته هنوز زوده اما احتمالا از هفته دیگه تو سرزدنم را شروع کنم. 
اهان یک موضوع مهم دیگه: احتمالا از این خونه بریم. یک مورد استودیو پیدا کردیم قیمت مناسب که بهمون دلیل استودیو بودنش تصمیم گرفتیم از محله نازنین و خوشگلمون خداحافظی کنم و به ده تا بلاک یا بهتره بگم ده کوچه  اونطرفتر اسباب کشی کنیم.  کمی اون محله از اینجا شلوغتره اما خب استقلال و شریک تو اپارتمان نداشتن یک چیز دیگست. این هم از خبرهای من. 
 


نوشته شده در : دوشنبه 18 بهمن 1395  توسط : اسمان پندار.    نظرات() .

سالى
چهارشنبه 20 بهمن 1395 01:40
خىلى خوب شد شهریه نمیدى ,حالش رو ببر
پاسخ اسمان پندار : وای خیلی خیلی خوبه سالی جان. نمیدونی هر 1000 دلار شهریه ای که اینجا میدی چقدر برات سنگینه حالا فرض کن من هر ترم 13-14 هزار دلار فقط پول شهریه میدادم.
زری
سه شنبه 19 بهمن 1395 13:00
خوشحالم دست پر اومدی:-) بابت همه چیز تبریک و امیدوارم تند تند خبرهای خوب بهمون بدهی
پاسخ اسمان پندار : ممنونم زری جونم، نمیدونی چقدر برای ga خوشحالم. دیر بهش رسیدم اما همین یک ترم هم کلی مزه داد. خداکنه همیشه اتفاقهای خوب برای همه امون بیافته
آیدا
دوشنبه 18 بهمن 1395 21:38
سلام آسمان جان.خوبی ؟
خیلی خوشحال شدم واست.
موفقیتت مستدام.
پاسخ اسمان پندار : مرسی ایدای گلم بد نیستم، یكم استرس كارها و پیدا كردن كار دائم را دارم، اما در كل خوبم و سعی میكنم مسیر حركتم رو به بالا باشه، برای اینده من و همه دانشجوهای ایرانی دعا كن
شلاله
دوشنبه 18 بهمن 1395 11:11
هورررررررا خیلی خیلی خوشحال شدم بابت اینکه شهریه نمیدی دیگه آسمانی جان
اون کاکل ذرتی زرد خل و دیوونه رو ول کن فعلا
بچسب به کار جدید ت توی مت سنتر و پرزنت مقاله ت

پاسخ اسمان پندار : مرسی شلاله گلم، یكی از دوستهام میگه تو بین همه ما تاحالا خیلی خیلی زیاد پول دانشگاه دادی، و درست هم میگه من پول یك اپارتمان را اینجا خرج كردم، بهرحال خوشحالم كه دیگه داره تموم میشه، درواقع این ترم اخرین واحدها كه واحد ریسرچ بود را برداشتم و اگه خدابخواد تمااااام.
شلاله جونم ریاضی تموم شد با داشتن ga نمیشد اون كار را ادامه داد و باید استعفا بدم، كارم كاملا دفتری و یك بخش دیگه ای از دانشگاه است، فعلا كه براش كمی استرس دارم تا چندجلسه كار كنم و همه چی دستم بیاد، ممنونم دوست جون، مواظب خودت باش
نظرات پس از تایید نشان داده خواهند شد.
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Website Traffic | Buy Targeted Website Traffic