امروز:

یک روز ازمایشگاهی

» نوع مطلب : روزها در اون سر دنیا(سال سوم) ،ازمایش - تز - مقاله ،

سلام سلام. 
الان اسمان تو ازمایشگاه و پیش خرگوشها تشریف داره. خرگوش نیمه خوابم هم روی میزه و پمپ و کلی سیم میم بهش وصله. بگذار اول یک توضیح بدم ازمایش invivo چیه و احوال خرگوش را بپرسیم بعد بریم سراغ خودم.  ازمایش این وی وو به ازمایشی میگن که قراره روی موجود زنده انجام بشه.  درواقع جز ازمایشهای فارماکو کینتیک هست. خوب حالا از این کلمه های قلنبه سلمبه بیاییم بیرون و سر راست بگم  چیکار میکنم. اول توی دو مرحله موهای پشتش را کامل میزنیم. ماشالا خرمن موی سفید. دیگه هیچی مو نباید بمونه. بعد روزی که ازمایش دارم اول یک ارامش بخش بهش میزنم بعد یکسری لوله نازک که از سر سوزن نازکتر هست و قبلا خودم ساختم (مایکرودیالیز) را زیر پوستش میگذارم. باید تموم سعیم را بکنم که کاملا سطحی زیر پوستش باشه . بعد این لوله های خیلی نازک را به سرنگهای که به پمپ وصل هست وصل میکنیم و با سرعت میکرو لیتر در دقیقه سرم پمپ میکنیم و بعد هم کرم یا پمادی که در نظر داریم به اندازه مشخص  روی پوستش میمالیم و اخر دست میبینیم چقدر از این دارو به زیر پوست رفته و توسط همون لوله های نازک که بخشیش نفوذپذیره دارو را جمع میکنیم و بعد با hplc اندازه میگیریم. اینطوری هست که معلوم میشه ایا مثلا این کرم یا پماد که ادعا داره این دوز را داره دقیقا چقدرش جذب پوست میشه و به زیر پوست میرسه. خوب من برم یکم کار خرگوشی بکنم دوباره میام. من دوباره اومدم. 
براتون بگم از ساعت 10 صبح که اومدم تا خود ساعت 5 یکسره سرپا بودم . الان هم حدود دوساعته که نیم ساعت سر پام و نیم ساعت نشسته. هرچند فکر نمیکنم خیلی دوام داشته باشه. چون یواش یواش خانم خرگوش بیدار میشه و شروع به تکون خوردن میکنه و باید مداوم بالا سرش باشیم تا به ازمایش گند نزنه. یک شات دیگه ارامبخش میدم و خلاصه این پروسه تا 11 شب ادامه داره. فردا خونه ام اما دوشنبه سه شنبه چهارشنبه و پنجشنبه همین اش و همین کاسه. یعنی تقریبا یک ماهه حداقل ساعتی که یا سرکار یا ازمایشگاه بودم 8 ساعت بوده و اکثرا در حد 12-13 کار در روز بوده. یکبار هم که رکورد شکوندم 16 ساعت ازمایشگاه بودم. و این است اوضاع و احوال اسمانی. تازه این وسط هفته دیگه هم جشن فارغ التحصیلیمه. چه شیر تو شیریه.
بچه ها من فعلا باای. اگه جونی برام بود میام یک پست دیگه میذارم. 
اووخ کمرم صاف نمیشه


نوشته شده در : یکشنبه 10 اردیبهشت 1396  توسط : اسمان پندار.    نظرات() .

رویا
یکشنبه 10 اردیبهشت 1396 09:20
سلام عزیز ما که پای ثابت نوشته هات هستیم دلخور نشو به قولی اینقده هر کدوم دنبال کارای خودمون هستیم که حال حرف زدن هم نداریم و این خیلی هم خوب نیست بر ما ببخش دوست دارم
پاسخ اسمان پندار : رویا جونم خوشحالم كه هنوز اینجا سر میزنی، اره والا میدونم كه همه امون چقدر گرفتاریم، خود من باورم نمیشه الان ٨ ماهه كه دوباره برگشتم هم طولانی و سخت و هم خیلی زود گذشته، منم دوستت دارم
صبا- غار تنهایی
یکشنبه 10 اردیبهشت 1396 07:38
سلام خانم دکتر.
چقدر من کارت رو دوست دارم. به نظرم هر چقدر که خسته باشی باز خودتم واسه نتیجه خانم خرگوش ها هیجان داری.
خدا قوت و پرانرژی باشی.
پاسخ اسمان پندار : سلام صبای گلم، راستش اوایل برای شروع ازمایشها خیلی هیجان داشتم اما الان برای هر ازمایشی عزا میگیرم ازبس خسته كننده هست، اما میگن بعدا كه تموم بشه ادم خیلی حس خوبی داره، خدا كنه:)) مرسی صبای گلم ازغار تنهایی
نظرات پس از تایید نشان داده خواهند شد.
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Website Traffic | Buy Targeted Website Traffic