امروز:

چهارمین سالگرد

درسته چهارمین سالگرد ازدواجمون بود،سه شنبه دوروز پیش،من و راستین هم برنامه سفر ریختیم،البته برنامه که نه چون اکثرا تا تو ماشین ننشینیم نمیدونیم کجا میریم.اینم حسن سفر دوتایی هست.مثل اکثر مواقع شمال،و چه هوایی بود .از وسط جهنم تهران خودمون را توی هوای خنک شمال پیدا کردیم.توی جاده بارون شدیدی بود و ما گرما زده ها را بوجد اورده بود .بعد هم هوا ابری بود و هیچ اثری از خورشید و هوای شرجی نبود روز اول تو جنگل گشتیم ،سبزی خاص جنگل و شادابی و تازگی این همه درخت . رنگ سبزی هم بوجود ما زدو با بوی غریبش  روحمان را تازه  کرد .صبح روز بعد هم ساعتها تماشگر دریا و امواج خروشانش بودیم .موجهای کف الود و غرش دریا و همه وجود چشم شدن و شستن تمام خستگیها در دریای مردمکهای چشم.......... خوش گذشت ، دوروز محشر داشتیم.اسوده و شاد.

باور میکنید ما تازه امسال البوم عروسیمون را گرفتیم و هنوز هم فیلم عروسیمون را نگرفتیم.خیلی دلم میخواد از خود روز عروسی هم بنویسم اما باشه یک زمانی که خبری از درس و مدرسه نیست.

 


نوشته شده در : پنجشنبه 10 مرداد 1392  توسط : اسمان پندار.    ستاره اسمان() .

نظرات پس از تایید نشان داده خواهند شد.
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Website Traffic | Buy Targeted Website Traffic