امروز:

کریسمس

» نوع مطلب : نگاه اول ،زشت وزیبا ،

سلام به همه یاران قدیمی. یلدا چطور بود خوش گذشت؟ 
خوب اگه میبینید گاهی کم پیدا میشم فکر نکنید بیخیال اینجا شدم. نه جدی جدی انقدر سرم کار میریزه که وقت اومدن پیدا نمیکنم. هرچند یکهو میبینم حرفها بصورت یک پست کامل تو مغزم براتون تایپ میشه :))
بذار این پست را مخصوص کریسمس بکنیم و پست بعدی از خودم بگم. کیا موافقن؟
و اما کریسمس. ایشون برای مسیحیهای کاتولیک 25 دسامبر اتفاق میافته.( اخ باورم نمیشه یعنی این ترم تموم شد و امتحان بی امتحان) ولی برای مسیحیهای پروتستان 7 ژانویه هست. براتون باز بگم تا همین پارسال من به هر غیر ایرانی و گاها به خود ایرانیها. (مری کریسمس) که همون کریسمس مبارکه هست را میگفتم. فکر میکردم عین عید خودمون کریسمس براشون خیلی مهمه. اما امسال به برکت وجود موبور فهمیدم حتی جدیدا خیلی از کاتولیکها هم جشن نمیگیرن چون دیگه اعتقاد ندارن و به همه هم نباید گفت چون ممکنه برای دین دیگه ای باشند و بهشون بربخوره. خلاصه تا مطمئن نشدی بهتره نگی و به  یک تعطیلات مبارک بسنده کنی.  حالا از این خنده ام میگیره تو ایران اصلا مد شده که موقع کریسمس یک درختی خریده بشه و یک حالی بهش داده بشه. من که خودم میگم چرا نه. درسته ما تو فرهنگ خودمون کلی روزهای پرمعنی و قشنگ داریم. بشرط اینکه اونها فراموش نشه اگه قراره با یک درخت و چندتا کادو شادتر بشیم چه عیبی داره. اصلا من به جنبش (اسمان دراوردی) شاد زندگی کنیم پیوستم. اسمش را هم همین الان دادم بیرون. خوب دیگه براتون بگم چیزی که من از کریسمس اینها تا حالا فهمیدم. کریسمس براشون یعنی خرید و خرید و خرید. اقا خانم اصلا یکجورهایی عین عیدخودمون. چطور ما برای عید مخصوصا برای بچه ها لباس و کفش میخریم و بزرگها دکور مکور خونه عوض میکنند. اینها هم همینطورن. مغازه ها هم یک حال اساسی به دکورشون میدن و تم کریسمسی میگیرن و یک اهنگ شاد جینگل بلی هم میذارن و مردم هم خوشحال بیشتر خرید میکنند. اهان اینجا خیابونهای اصلی را هم چراغونی میکنند. معمولا از اول تا اخر خیابون هم یک تزیینات یکسان میدن که خیلی هر خیابونی یک ساز نزنه. دیگه اینکه مثل خودمون که بازارچه شب عید داریم اینجا هم بازارچه موقت کریسمس میزنند. ظاهرا تلویزیون و برنامه هاشون هم همه شاد و کریسمسی میشه. باز عین خودمون.  نوازنده های دور گرد گوشه کنار خیابون هم همین حال را میگیرن. و دست اخر مراسم شب عید و صبح اول کریسمس که کادوهایی که از قبل کنار درخت گذاشتن را باز میکنند تو خونه و کنار اهالی خانواده هست. بازززززززز همم عین عید خودمون که هرکی دوست داره عید را تو خونه و پیش خانواده خودش باشه. این هم اون چیزی که من از کریسمس اینجا سر دراوردم. ما هم امسال خونه دوست صمیمی امون میریم. دوستمون درخت خرید و تزیینش را بمن محول کرد. بعد هم همه امون از یک هفته قبل کادوهامون را زیرش چیدیم. شب هم قراره خونه اونها جمع بشیم و یلدا و کریسمس را مخلوط و درهم جشن بگیریم. البته یلدا که گذشت احتمالا برای ارواح یلدا جشن میگیریم. 
نمیدونم چرا هی حس میکنم امسال اولین سالی هست که یک کریسمس واقعی دارم. سال اول که اینموقع تقریبا داشتم دق میکردم. سال دوم که داشتم چمدون  ایران را میبستم. پارسال که از استرس امتحان جامع دلم تو دهنم بود. امساله که تازه مثل ادمیزاد منتظر بابا نوئل نشستم
فعلا شب همگی خوش


نوشته شده در : شنبه 2 دی 1396  توسط : اسمان پندار.    نظرات() .

شلاله
یکشنبه 3 دی 1396 12:41
سومین سال حضورت در نیویورک مبارک باشه و تعطیلات حساااااااااابی بهت خوش بگذره آسمان جانم
جای منو هم خالی کن لدفا!
پاسخ اسمان پندار : شلاله جونم. دوست خوبم. ممنونم. سه سال. باورم نمیشه انگار یک عمره از ایران رفتم و لی اگه روزهای بودنم را حساب کنیم شهریور که بیاد تازه میشه سه سال. عجیبه. مرسی عزیزم. فعلا حسابی از خونه نشینی و خواب و استراحت دارم لذت میبرم
نگار
شنبه 2 دی 1396 19:35
ممنون که پاسخ دادید. امیدوارم همیشه موفق باشید
پاسخ اسمان پندار : خواهش میكنم نگار جون، همینطور شما
نگار
شنبه 2 دی 1396 11:11
با سلام و خسته نباشید خدمت شما ببخشید ممکن است در مورد تحصیل در آمریکا کمی توضیح بفرمایید. راستش در پست قبلی اینطور استنباط کردم که واقعا خیلی سخت است. چطور میتوان خود را با این شرایط تطبیق داد تا نتیجه بهتری گرفت. ممنون از وقتی که میگذارید. با تشکر از شما
پاسخ اسمان پندار : سلام نگار عزیز، كلا قبول داری كه درس خوندن سخت هست، تو ایران اكثرا ما شب امتحان درس میخوندیم اما اینجا تو كل ترم باید درس بخونیم، كار غیر ممكنی از ادم نمیخوان فقط همیشه در حال امتحان دادنیم، حالا با توجه به شرایط من كه كارازمایشگاه سنگین بخاطر پروژه ام هم دارم سختیش دوبرابرشده برام، یعنی صبح تا عصر تو ازمایشگاه دارم كار میكنم و شب كه خسته برمیگردم خونه مجبورم تا اخر شب درس بخونم، برای همینه كه اذیت شدم، قبلا كه ازمایشگاه نداشتم چون فرصت كافی برای درس خوندن داشتم اونقدر اذیت نمیشدم. موفق باشی
نظرات پس از تایید نشان داده خواهند شد.
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Website Traffic | Buy Targeted Website Traffic