سلام. دیروز برای اولین بار اینجا دکتر رفتم. بحث بیمه اینجا و دوا و درمونش کامل متفاوت با ایرانه و پیچیده هست .من هم تاحالا یک چیزهایی را سطحی فهمیدم. اینطور بگم ما از طریق دانشگاه میتونیم بیمه بشیم اما مبلغ سالیانه اش خیلی بالاست. 2500 دلار که تقریبا بیمه کاملی هست. برای همین سال اول که من رسیدم اینجا دنبال راه دیگه ای برای بیمه شدن گشتم. شانسی اداره بهداشت نزدیک دانشگاه ما هست و من تا اسم health را رو ساختمون دیدم پریدم توش. بعدا فهمیدم که کلا طرز کار اداره و سازمانهای اینجا با اون چیزی که تو ایران میبینیم خیلی متفاوته. چون اولا بیمه ها اکثرا نهادهای خصوصی هستن و درثانی ارتباطات اینجا از طریق انلاین و تلفن هست و اینطور نیست که وارد ساختمان بشی هزارتا ارباب رجوع ببینی. خلاصه اینطور بهتون بگم شانسی یک سازمان بیمه New York State of Health اونجا بود و من و همسر بیمه medicaid شدیم. این نوع بیمه به گروهی تعلق میگیره که اینجا درامدی ندارن یا سطح درامدشون خیلی پایینه. ولی. ولی فقط و فقط برای موارد اورژانسی میتونستیم ازش استفاده کنیم. یعنی اگه فکر میکردی یک مورد اورژانسی پیش اومده و بعد مشخص میشد مورد اورژانسی نبوده تموم هزینه ها را باید از جیب میدادی.که هزینه های ازاد هم خیلی خیلی سنگین و بالاست. بعد پارسال فهمیدیم میتونیم یک بیمه ثانویه هم روی اون ایجاد کنیم. مثل بیمه های تکمیلی توی ایران. خلاصه با پرس و جو شرکت بیمه ای را انتخاب کردیم که بیشترین خدمات مجانی را برای این نوع سطح پوشش بدن. اسم شرکت health first و نوع بیمه special plan 4. با این بیمه ثانویه مثلا پرکردن سطحی دندان مجانی هست اما فرضا عصب کشی را پوشش نمیده و پارسال همسر برای یک عصب کشی ساده بدون روکش و هیچی 800 دلار شارژ شد. خوب میدونم توضیحاتی که نوشتم بیشتر بر پایه تجربه بود و اصلا کامل مطلب را توضیح نمیده . جالبه با یک اشنا که متولد اینجا هست و وکالت میخونه صحبت میکردم اصلا باور نمیکرد که در این حد هم این نوع بیمه پوشش بده. بگذریم. و اما بریم سراغ علت دکتر رفتن. چند وقت پیش که ازمایش خوک داشتیم اونقدر از این شونه بدبخت برای اماده کردن نمونه ها کار کشیدم که فکر کنم یک اسیبی به تاندونی چیزی زدم. چون یک ماهه که شانه ام بشدت درد میکنه. دیگه خلاصه به این فکر افتادم بهتره برم دکتر که اگه شونه ام را اسیب زدم بفهمم و براش کاری بکنم. تحقیق کردیم دیدیم یک کلینیک خوب خیلی نزدیک به خونه امون هست و رفنم و پرونده باز کردم و یک پزشک را بعنوان پزشک خانواده برام انتخاب کردن. کمی بعد دستیار پزشک اومد و یک شرح حال کلی مثل قد و وزن ازم گرفت. بعد هم یک ساعتی نشستم تا نوبتم بشه و خود پزشک اومد و منرا به دفترش برد. یک جورهایی کلینیک را هم مثل کیلینیکهای تمیز و خلوت خودمون درنظر بگیرید. اون هم مفصل از سابقه ام پرسید وهمه را توی پرونده ام توی کامپیوتر ثبت کرد من هم خداخواسته هرچی بذهنم میرسید براش توضیح دادم و اون هم تایپ کرد. . بعد شانه ام را معاینه کرد و قرص ضد درد و شل کننده عضلات برام نوشت و فیزیو تراپی . اما چون ناراحتی تیرویید دارم و حدود دوسالی هست تست خون هم ندادم اسکن تیرویید و ازمایش خون را هم اضافه کرد. بعد دستیار دکتر اومد و منرا پیش کسی برد که زنگ زد به تموم این مراکز و برام وقت گرفت و با من هماهنگ کرد. داشتم از در میزدم بیرون که از داروخانه زنگ زدن گفتن این برند داروخانه right aid این نوع بیمه را پوشش نمیده. گفتم میام نسخه را میبرم و بعد هم ( نمیدونم چیکار کنم) احتمالا دستی ببرم یک برند داروخانه دیگه cvs که اگه اونها پوشش میدادن با کیلینیک تماس بگیرن و تحت پوشش اونجا دربیام. خلاصه این بود گزارش دیروز.راستی دوستان کم کامنت میدید یا اصلا نمیدید. وقتی میبینم وبلاگی که بیشتر در مورد ناز و کرشمه های یک دختر با دوست پسرهاش و من چی گفتم اون چی گفته ده برابر این وبلاگ کامنت و نظر میگیره. میگم اسمان بیخیال اینجا شو که غیر از سه چهار دوست همراه همیشگی کسی حال و حوصله خوندن این جور مطالب را نداره! بهر حال امروزم یک پست همینطوری نوشتم تا فکر کنم ببینم با اینجا چیکار کنم.
نوشته شده در : جمعه 20 بهمن 1396 توسط : اسمان پندار. .
اخیرا من هم خیلی کم کامنت دریافت می کنم. در اوج دوران رونق وبلاگ نویسی هم محتوای دم دستی و روزمره نگاری های جلف خواننده بیشتری داشت چه برسه الان که کسی حال نداره نوشته های ما را بخوانه. برای خودت بنویس و برای ما که مشتاق تعیقب کارها و خواندن خبر پیشرفت ات هستیم.
واقعا حیف و صد حیف كه تعداد كمی با وبلاگ و نوشته های عالی ات اشنا هستند. ممنون كه با تموم وجود و باعشق مینویسی.
من خیلی مدیون این وبلاگ و دوستهایی مثل شما هستم، اینجاو وجود دوستهای عزیزی مثل تو، توروزهای سخت عین سنگ صبور برای من بوده و بطرز باورنكردنی بهم ارامش داده و راه رانشون داده، ممنون همه تونم
از تنبلی نیست که همیشه کامنت نمیگذارم. از خوندن روزمره هات لذت میبرم ولی همیشه نظر یا سوال خاصی ندارم.
به هر حال ممنون که مینویسی.
ممنون از تو
خدا بد نده ...
چرا مواظب خودتون نیستید ؟
یك احتمال هم هست كه امكان داره درد دستتون به خاطر سرما باشه یك مدت گرم نگه دارینش ، انشاالله هر چه زودتر خوب بشید.
در آخر
خواهش می كنم به خاطر همون چند تا همراه همیشگی هم كه شده ادامه بدید..
شاد و سلامت و تندرست باشید
شما لطف داری حتما، راستش این وبلاگ و خواننده ها بخصوص سال اول كه واقعا تحت فشار و استرس بودم خیلی خیلی بمن كمك كرد. برای همین یكجورهایی اینجا و خواننده ها را دوست خودم میدونم، گاهی فقط اونقدر كم كامنت میگیرم كه شك میكنم مطالب برای خواننده ها جالب باشه.
ممنون