یکمی خسته ام. یک مدته کار سنگین دارم میکنم. بعد از اونطرف ستون دستگاه hplc که دارم باهاش انالیز میکنم کار نمیکنه. همون که اونسری گفتم یکی دیگه خرابکاری کرده. تا امروز من و موبور داشتیم روش کار میکردیم. فکر کردیم دیگه درست شده و من امروز موادم را داخل دستگاه گذاشتم اما الان میبینم دوباره کار نمیکنه. این وسط دارم یک ازمایش دیگه هم میکنم منتظرم اون یکی ازمایش تا یکساعت دیگه تموم بشه و فعلا یک مدت نیام ازمایشگاه. استادم که گذاشته رفته مسافرت اونهم برای یکماه. همه بچه ها هم تو تعطیلات تابستونه هستند و تک و توک میان ازمایشگاه. فقط من و موبور داریم تو ازمایشگاه کارمیکنیم. یک گروه تو واتز اپ برای اعضای ازمایشگاه داریم که پیامها را رد و بدل میکنیم. تو اون گروه بدون مخاطب قرار دادن ادم خرابکار یک پیغام برای نحوه استفاده گذاشتم. استادم معمولا پیامی تو گروه نمیگذاره. بلافاصله بعد پیام من دو پاراگراف توضیح در مورد استفاده از hplc نوشته و من نوشته بودم لطفا بافر را هرروز تازه درست کنید بعد نوشته نه لازم نیست و فلان کار راکنید. راستش بشدت دلچرکین شدم. البته میدونم خیلی حساس شدم و مورد مهمی نیست. اما وقتی سنگین کار میکنی احتیاج داری که قدرت را بدونند. اگه مستقیم تشکر نمیکنند حداقل نشون بدن که متوجه هستن داری بیشتر از توان و زمانت وقت میذاری.یکجورهایی بهت اهمیت بدن. برای همین تصمیم گرفتم یک مدت خونه نشین بشم.( یاد قهر احمدی نزاد افتادم) میدونم بچه بازیه. قرار هم نیست قهرم رو کار کسی تاثیر بگذاره اما دیگه نمیخوام خودم را به اب و اتیش بزنم و میخوام یکم برای خودم و کارم کلاس بگذارم ،درضمن میخوام یکم هم استراحت کنم. . مثلا نادوست با اینکه استخدام شده روزی یکساعت میاد ازمایشگاه موبایل بازی میکنه میره. بعد تو گروه واتز اپ خودش را فعال و مشغول یادگیری نشون میده. اونوقت من اینطور کار میکنم. میدونم اخرش هم چون بی سیاستم نبودم ممکنه کمی سوال برانگیز بشه اما حداقل خودم انقدر احساس بدبخت بودن نمیکنم. به من چه بابا. ستون نو خریدن میام و ازمایشها را ادامه میدم.بیخیال دوستان پیشاپیش ممنون از پیامها اما خوبم فقط یکم احتیاج به زمان دارم که مثل قبل بشم
راستی کسی از شما لاتاری قبول شده. با اینکه میدونم شانسش خیلی کمه اما نمیدونم چرا هرسال بازم امید میبندیم.
سه چهار تا کامنت از پست قبل مونده هنوز جواب ندادم. چون حسم خوب نیست میذارم حسم که بهتر شد پیام محبتهاتون را میدم.
روز و روزگارتون خوش
نوشته شده در : جمعه 28 اردیبهشت 1397 توسط : اسمان پندار. .
بلند شو برو گردش کن ،چندتا فیلم بخر نگاه کن،خرید کن برای خودت، یه آرایشگاه برو...شاید بخندی به حرفم ولی همین چیز های کوچیک کلی حال آدمو تغییر میده....
انقدر هم به زرنگ بازی های همکارا فکر نکن تو داری کار خودتو درست انجام میدی البته اینم در نظر داشته باش که آدمای اونجا کمی سرد هستن شاید به همین خاطره که تو فکر میکنی کارات به چشم نمیاد
امیدوارم زود خودتو پیدا کنی و برگردی به حال و هوای قبلت...دوست دارم و بیشتر از اون دوس دارم پرانرژی ببینمت...
ممنونم زود برمیگردم اسمان همیشگی میشم
كار خوبی كردین كه تصمیم به استراحت گرفتین. كاش اگر می تونستین یك سفر هم می رفتین.
یك كم بیشتر به خودتون برسید.
همه چیز درست میشه.
ممنونم از لطفتون، دعاكنید این مرحله ناامیدی و اذیت شدن من و راستین بزودی و بخیر تموم بشه
خب هیچ کاری از من برنمیاد نه الان و نه هیچ وقت دیگه،
تنها میتونم خیلی خیلی محکم بغلت کنم و ببوسمت از راه خیلی خیلی دور..