امروز:

خسته

» نوع مطلب : یاداور ،

وقتهایی كه خیلی دل شكسته میشم دلم میخواد از اون موقعیت فرار كنم. همین لحظه هم دلم میخواد فرار كنم، از امریكا برم، اما نه ایران، نه هیچ جای دیگه. یكم خسته ام. از زندگی بشیوه انسانها. همین دوره تولد كار و تلاش و مرگ. از ادمها هم خسته ام. هركدوم درگیر و بند گرفتن سهم خودشون از زندگی. گاهی هم گرفتن سهم خودشون از سهم بقیه. اما از خودم بیشتر خسته ام. از حماقتی كه تمومی نداره، از ضعیف بودن، از احتیاج به تایید دیگران، احتیاج به اینكه همه بگن چه دختر خوب و موفقی. و باز خسته ام، خسته از ادم بودن، زندگی كردن. و خسته ام از خواستن و دویدن و بدست اوردن و دوباره خواستن و دویدن، تمومی نداره. درد هم تمومی نداره، غصه ها. هیچ وقت هیچی كامل نیست. هیچی صددر صد نیست. هیچ لذتی بدون غم نیست. هیچ دستاوردی بدون هزینه نیست، خسته ام از هزینه دادن. خسته ام از امید داشتن به شیوه ادمها. از گول زدن خود برای فردای بهتر به شیوه ادمیزاد. از روزگارو اجبار زندگی و مرگ. خوردن و خوابیدن و و تلاش و نیست شدن. خسته ام از خودم، از خود ضعیفم. از شخصیت ضعیف و حقیرم. از ساده بودن و از ساده انگاشته شدنم. خسته ام از زندگی  



نوشته شده در : سه شنبه 19 تیر 1397  توسط : اسمان پندار.    نظرات() .

نظرات پس از تایید نشان داده خواهند شد.
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Website Traffic | Buy Targeted Website Traffic