سلام به دوستهای گل.دوسه روزی هست دستم به عروسی یکی از دوستهام بند بوده. دوست نازنینم که اتفاقا داروساز هست و توی یک دانشگاه دیگه درس میخونه منرا بعنوان ساقدوشش انتخاب کرده بود. اولین بار بود که ساقدوش عروس بودم و با اینکه میدونستم این مراسم کلی تو امریکا هزینه داره با خوشحالی قبول کردم و حسابی هم بهم خوش گذشت. عملا جز دوبار دورهم نشینی قبل عروسی مراسمی نداشتیم اما روز عروسی با یک دسته گل زیبا دستت و همزمان با عروس عکس و ژست گرفتن حس عروسی خودم را یاداوری کرد و حسابی لذت بردم. کلی هم با راستین عکسهای خوب گرفتیم . خصوصا که عروسی دوستم دقیقا یکروز قبل سالگرد عروسی خودم بود و انگار یکجورهایی داشتم سالگرد عروسی خودم را جشن میگرفتم. کلی رقصیدیم و خندیدیم و خوش گذروندیم. دیروز را هم مرخصی گرفتم و با راستین تو لانگ ایلند ، کنار دریا گذروندیم. امروز را هم خونه موندم و تاظهر خوابیدم و کمی استراحت کردم. تصمیم گرفتم حالا که بخاطر کارسنگین ازمایشگاه امکان یک هفته مرخصی ندارم. حداقل هفته ای یکبار تا پاییز و شروع کلاسها به خودم استراحت بدم و تجدید قوا کنم. البته به یک مسافرت هم احتیاج دارم اما خوب هم مرخصی نمیتونم بگیرم هم از شما چه پنهون فعلا امکانش را ندارم. این بخش را اضافه کردم که با حقیقت زندگی تو امریکا بیشتر اشنا بشید. البته میدونم که فعلا اوضاع تو ایران چقدر بده و داره بدتر میشه اما خوب نمیخوام فقط جنبه های خوب زندگی تو اینجا را پررنگ کنم.
خوب کمی هم از مراسم عروسی اینجا بگم. این دوست من با همسرش که ایرانی هست اینجا اشنا شدن و عروسی رسمی اشون را تو سیتی هال که فکر کنم شهرداری باشه گرفتن. یک چیزی تو مایه های محضر رسمی ما. این هفته هم جشن عروسیشون بود. شب قبل عروسی مهمونها و دوستان نزدیک را به رستوران برای شام دعوت کردن. تفاوتش با مهمونیهای ما دوتا سخنرانی پدر و خواهر داماد البته به انگلیسی بود. یک بازی کوچیک هم کردن که عروس و داماد پشت به هم مینشینن و سوالاتی در مورد تفاهمشون تو زندگی میپرسن و عروس و داماد با بلند کردن کفش خودشون یا اون یکی جواب میدن. من این بازی را تو فیلمها دیده بودم. بعنوان ساقدوش لباسهامون قرار بود یک رنگ باشه . البته خودمون خرید کردیم. عروس هم به هرکدوممون یک دستنبد هدیه داد. روز عروسی قرار بود ظهر ارایش کرده و اماده تو سالن باشیم برای گرفتن عکسهای یادگاری. چندساعتی هم به عکس گرفتن تو سالن و باغ گذشت. مهمونها عصر برای کوکتل پارتی اومدن. کوکتل پارتی یعنی غذاهای مختلف یسبک عصرونه و نوشیدنی هست. غذاها هم سلف سرویسه. من این کوکتل پارتی را تو خیلی از مهمونیهای رسمی اینجا دیدم. بعد هم مثل عروسیهای خودمون میرفتیم سرمیز که البته میز هرکسی مشخص بود و دی جی ایرانی. تفاوت این بخش با عروسیهای توی ایران صرف شام بحالت رستورانی هست. یعنی گارسون میاد سر هر میز و از رو منو پیش غذا و شام و دسر را سفارش میدیم. بقیه مراسم رقص و کیک و رقص کارد هم عین عروسیهای خودمون بود. خلاصه روی هم رفته یکی از بهترین عروسیهایی بود که رفتم و جای همگی خالی حسابی خوش گذشت. امیدوارم شما هم اخر هفته خوبی داشته باشید.
نوشته شده در : چهارشنبه 10 مرداد 1397 توسط : اسمان پندار. .
واااییی خیلی کاره جالبی انجام دادی واقعا هیجان انگیزه من که خودم به شخصه خیلی دوس دارم ساقدوش بشم ولی متاسفانه موقعیتش هنوز برام پیش نیومده چون معمولا تا آهنگ میذارن تو عروسی از خود بی خود میشم بیخیال همه چی میرم وسط قر میدم
همیشه به شادی