گفته بودم با یك اقای نابینا اشنا شدم؟؟ نه نگفته بودم. بعله اشنایی ما اینطور شروع شد كه ایشون عصا زنان تو ایستگاه دم خونه ما ایستاده بود، بعد قطار اومد و وارد شد و احساس كردم دنبال جای خالی میگرده بشینه. اما نتونست پیدا كنه درحالی كه همون روبروش چندجای خالی بود خلاصه ازش پرسیدم میخواد بشینه گفت اره منم دستش را گرفتم بردم كنار صندلیها، وشروع به حرف زدن كردیم، بعد یكم مسیرش را تغییر داد كه بیشتر حرف بزنیم. بعد هم پرسید میتونه شماره ام را داشته باشه و گاهی هم را ببینیم خلاصه بله را دادم و یك مدتی هست مسیج بازی میكنیم، البته برای من هم سوال پیش اومد چطور مسیج میخونه؟ میشنوه و بهم نشون داد چطور مسیج میفرسته. ( نرم افزار مخصوص دارند) خلاصه راستین كمی مخالفه میگه تو خودت به اندازه كافی مشكل داری الان نمیتوتی یك نفر دیگه را هم ساپورت كنی اما من خودم فكر میكنم بدم نمیاد دوستیم را ادامه بدم( انگار به یك گوش شنوا احتیاج دارم) خلاصه دفعه دوم كه دیدمش تصمیم میگیرم ادامه بدم یا نه
نوشته شده در : چهارشنبه 11 مهر 1397 توسط : اسمان پندار. .
من اسمم محمده و از استان فارس در ایران واسه تون دیدگاه مینویسم.
منم نابینام و یک سال و نیمه که درس و دانشگاهم تموم شده.
من لیسانس تاریخ دارم و حالا دارم دنبال کار میگردم.
وبلاگتونو با جستجوی کلمه نابینا تو گوگل پیدا کردم.
راستش دارم یه مقاله جامع در مورد ما نابیناها مینویسم تا ازش یه خلاصه بردارم و تو جلسه ی اداری این هفته مون که به خاطر روز جهانی نابینایان (15 اکتبر) (روز عصای سفید) ارائه بدم؛ مگه اینکه بتونم به عنوان تنها نابینای شهرم نظر یکی از مسؤولین رو برای اپراتوری (تلفنچی) شدن تو اداره ی تحت مدیریتش رو جلب کنم.
اگه بخواین میتونم یه نسخه از مقاله مو که حاصل ساعتها تحقیق در اینترنته رو در اختیارتون بذارم.
البته شما باید بهم ایمیل بزنین تا به ایمیلتون بفرستم.
ما نابیناها آدمای بدی نیستیم و خودمونو به شما تحمیل نمیکنیم/مطمئن باشین؛ پس لطفاً کمکشون کنین/تشکر.
نمیدونم چطور بنویسم اما خیلی خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم، اول از همه بهتون بابت تموم پشتكاری كه برای رسیدن به هدفتون دارید تبریك میگم. راستش اگه تردید من را تو اشنایی بیشتر با اون اقا دیدید باید بگم بخاطر این بود كه من خودم از لحاظ روحی و مشغولیت سنگین درس و پروژه دنبال دوستی و رابطه جدید نبودم وگرنه اتفاقا این اقا كه اینجا اسم واقعیش را میگم( انتونیو) كاملا مستقل بودن و هیچ درخواستی برای كمك نكردن،. دوست عزیز، احیانا اگه ناخواسته هم جمله ای نوشتم كه ناپسند شما بود معذرت میخوام و عذرم را بگذارید به حساب اینكه تو برخورد با كسی كه از لحاظ فیزیكی متفاوت هست از سر ندانی گیج میشم و نمیدونم چی درسته چی غلط.
درضمن براتون ارزوی موفقیت تو كار و رشته دلخواهتون دارم.