دیروز با دوستم رفتیم استخر روباز،با اینكه بارها رفتم اما هربار كلی سورپرایز میشم و فكر كنم هیچوقت عادت نكنم.حرف زبان و امتحان شد،برادر دوستم یكسالی هست كه پذیرش گرفته و جالبه كه زبانش ضعیف بوده اما با یكسال ممارست و امتحانهای متوالی موفق شده نمره لازم را بگیره،نظر دوستم اینه كه دوسه ماهی سركار نرم و فقط رو زبان متمركز بشم اما نمیدونم با این شرایط اقتصادی این كار بصلاح هست یا نه!باید با راستین حرف بزنم،اون هم من و تواناییهام را خوب میشناسه ......چندروزی هست اصلا درس نخوندم و كلی عذاب وجدان دارم،از طرفی این هفته مهمان از خارج كشور دارم و برای هفته دیگه هم خودم دارم برنامه رفتینگ میگذارم،با این وضع درس خوندن كلاهم پس معركه است.
خوب با راستین حرف زدم .نظرش بر این هست كه امتحان را دیرتر بدم.میگه باید سطح زبانم بالا بره تا نمره ای كه لازم دارم را بگیرم و یكماه فشرده خوندن كمكی نمیكنه،با شناختی كه از خودم دارم نظرش را بیشتر پسندیدم،فقط ابان جی ار ای دارم ،پس جز اذر فرصتی باقی نمیمونه.و تعطیلات ژانویه هم كه امتحانی برگزار نمیشه.باید خوب فكر كنم..............با این برنامه های زبان خودبخود برنامه خرید و سرمایه گذاری كاری عقب میوفته ......به خودمون قول داده بودیم تا اخر تابستون این تغییر را انجام بدهیم اما بی ثباتی بازار ملك دستمون را گذاشت تو گردو و پاییز هم كه من گرفتارم و زمستون هم بهترین فصل فروش كسی حاضر به معامله نیست پس یعنی سال دیگه،چه بد.كلی خودم را اماده تغییر كرده بودم.
نوشته شده در : شنبه 2 شهریور 1392 توسط : اسمان پندار. .