امروز:

چقدر دوست واقعی كمه

» نوع مطلب : روزها در اون سر دنیا(سال پنجم) ،

سلام به دوستان و همراهان زندگی واقعی من.
جالبه امروز داشتم فکر میکردم اینهمه ادم تو اینستا و یا فیس بوک درخواست دوستی و فالو میدن اما واقعا چندتاشون به جزییات و مسیر زندگی تو اهمیت میدن و اتفاقهای زندگیت براشون مهمه. اینجا شما حتی نام واقعی منرا نمیدونید اما عین دوست واقعی تو مسیر جزییات زندگیم هستید. خوب بذار واقعبین باش باشم. نمیگم صد درصد براتون اهمیت دارم. صد درصد همیشه تعلق میگیره به افراد نزدیک خانواده. اما مثلا اگه فرض کنیم درکل از دوستان و اشناهایی که منرا میشناسن زندگیم برای حدودا بیست سی نفر مهمه و از بین اونها ده نفر واقعا به من اهمیت میدن. اینجاهم از بین صد نفر خواننده ده پانزده نفر بهم اهمیت میدن. که بنظرم با درنظر گرفتن ناشناس بودن عدد خیلی خوبیه. میخوام بگم قدر شما دوستان ناشناس کامنت گذار را میدونم. حتی اگه هرچندماه یکبار هم پیغام میدید یعنی اینکه بازم بهم اهمیت میدید. خوب بگذریم.
براتون بگم هفته اول اینترشنیپ هم گذشت. برای اینهفته کلی گفتنی دارم. فکر کنم جداقل میتونم دوسه تا پست در موردش بنویسم. در مورد اتاقی که گرفتم و اینكه چطور روزهام را گذروندم. یا درمورد اینترنشیپ و کار واقعی اینجا یا حتی در مورد نیوجرسی و تفاوتهاش با نیویورک. 
توی یک جمله میتونم بگم برنامم خیلی سنگینتر از از اوقات دانشگاه شده و حتی امروز كه اخر هفته هست هم باید بشینم کارها یا بقول خودشون پروزه های نا تمام هفته پیش را تموم کنم اینه که فعلا میرم و کمی کار میکنم و چند ساعت دیگه ادامه اش را مینویسم.


نوشته شده در : یکشنبه 19 خرداد 1398  توسط : اسمان پندار.    نظرات() .

زری
چهارشنبه 5 تیر 1398 08:18
وااای آسمونی جان پست را خندم اومدم از اون برات کامنت بذارم بعد یه یه چیزای دیگه یادم اومد نوشتم :)
در مورد پست، واقعا من خودم اینطوریه هستم که وقتی یه وبلاگی را میخونم کاملا دگی زندگی اش میشم یه موقع هایی فکر میکنم این بنده خدا اگر میدونست اینقدر یکی درگیش میشه شاید احت نمینوشت ها ها ها
البته هر وبلاگی نمیخونم ها! منظورم اینه وبلاگ هایی که میخونم مشخص و معلومه و خط سیرشون را دنبال میکنم. اینستاگرام را بیشتر از یکسال از گوشی ام پاک کردم به این نتیجه رسیدم خیلی بی دروپیکر هست و ارزش درگیرشدن نداره برام.
پاسخ اسمان پندار : زری جون منم همینطورم، من وبلاگهایی را كه میخونم و دنبال میكنم لینك كردم. دقیقا منم درگیر زندگیهاشون میشم. خیلیهاشون دیگه نمینویسن اما من لینكشون را نگه داشتم چون كلی حس با وبلاگشون داشتم. یكی دوتا وبلاگ را هم كه میخوندم كه ادرسشون را گم كردم. یكی دختری بود كه استرالیا زندگی میكرد و بچه دار شد و بعد تصمیم گرفت برگرده ایران والبته بعدا نوشت كه میخواد دوباره برگرده استرالیا. یكی هم دختری بود كه همسرش پزشك متخصص هست و توی جنوب ایران زندگی میكردن. متاسفانه هردو را گم كردم. یعنی اصلا نمیدونم مینویسن. نمینویسن. حیفه كه بعضی دوستان از نوشتن دست برمیدارن. بقول تو اگه میدونستن خواننده ها چقدر درگیر زندگی اونها میشن
زری
چهارشنبه 5 تیر 1398 08:11
سلام آسمونی جان خداقوت
حتما حتما از این روزهات بنویس لطفا، خیلی برام جالبه تجربه ات را از این روزها و محیط کاری بدونم. در مورد سبک و استایل زندگی آمریکایی ها هم میشه بنویسی! تفریحات تقسیم درآمد و پس انداز میکنند یا نه ، ن.ع تفریحات عموما چطوره چیه؟ روشهای بچه داری شون! خلاصه هر چی این مدتها برداشت کردی! میدونم این یه پست طولانیه و شاید حالا حالاها ووقت نکنی بنویسی. هر وقت شد:))
پاسخ اسمان پندار : زری جون مرسی بابت كامنت، اتفاقا چون این دوره كاملا متفاوته و دارم زندگی امریكایی را از یك نگاه دیگه میبینم برای خودم هم خیلی جالبه. اما اصلا این نكاتی كه اسم بردی به ذهنم نرسیده بود كه در موردشون بنویسم. حتما مینویسم. بنظرم پست جالبی میشه. ممنون بابت موضوع
نظرات پس از تایید نشان داده خواهند شد.
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Website Traffic | Buy Targeted Website Traffic